فاصله ما وهمسایمون فقط چندمتره زنه خیلی زشته مخصوصا چشاش پف داره موهاش مشکی وساده تیپشم خز و قدیمی یه کاپشن مشکی شبیه کاپشنی که من ۶سال پیش داشتم ازاینایی که خزداره تا زیرباسنه باشال مشکی همیشه همینو میپوشه ی تیپ تکراری وساده ولی شوهرش چشم ابرو مشکی مدل موهاش وتیپ واستایلشم به روز وجذابه اصلا بهم نمیان چه جوری عاشقش شده تازه اخلاقشم خوبه شنبه شب واسش تولد گرفته بود؟
چی باعث میشه که منی که ازاون خوشگلترم چندمتراینورتر شبا با اشک بخوابم بخاطر توهینای ی پیرمرد عیاش وعوضی ویه سرباز بدقیافه که هیچ دختری بهش پانمیده خواهشاً نگید مهم اخلاقه والله به پیر به پیغمبر من پسربازم نبودم و نیستم یه شوهری مثل شوهرهمسایمون میداشتم جونمو واسش میدادم اسکل نبودم که باهاش جنگ ودعوا راه بندازم یا بهش خیانت کنم والله کنارخیابون هم میشد باهاش زندگی میکردم ولی چرا هرکی میاد سمت من پرازعیب وایراده ولی زوم میکنه روی کوچکترین جزئیات ظاهری و رفتاریه من ؟
تازه اصلا مراعات حالمو نمیکنه که ممکنه دلم بشکنه یا چی سر روحیه و اعصابم میاد پشت سرهم توهین
میکنندبخدا نامزد سابقم اگه معتاد نبودودست بزن نداشت باهاش میموندم ولی چکار کنم ازشانس گندمن ی مرد درست و حسابی تو زندگیم ندیدم
بخدا اعتماد به نفس هم دارم به خودم میرسم خودمو دوست دارم ولی اینجور کیسا میاد آویزونم میشه منو از هرچی مرد وزندگیه بیزارمیکنه خب میرم جلو آینه نگاه میکنم مگه من چمه که شرایطم اینجوریه ؟
اصلا چرا راه دور برم مامانم چهرش شبیه چینیاس چشاش خیلی ریز وکشیدس ولی بابام ازیک قومیت دیگه عاشقش شد حاضرشده بود کل فامیلشونو بذاره کنار چون با مامانم خوب نبودن حالا مامانم اخلاقشم خوب نبود بابام ی بارم بهش بی احترامی نکرد یا خواهرم شوهرش ترکه قدش بلند چشاش سبز به خودش میرسه ولی اونم برای خواهرم هرکاری میکنه ی بارم بهش توهین وبی احترامی نکرده
چرا منی که چهرم بهترازاوناست همش باید دورو برم پرلاشی باشه قیافه هاشون عین شغال تیپ واستایلشون خز وشلخته هرچی محلشون نمیدم بدترمیکنن خب منم آدمم سنگ که نیستم هرچقدر میخوام قوی باشم بازم باهرتیکه و توهینی که میکنند دلم میشکنه و تا چندین هفته همش تومغزم اکو میشه
کاش حداقل پسرباز بودم دلم نمیسوخت
دیگه طاقت این همه توهین رو ندارم