دیشب خونه مادر شوهرم من بیرون بودم و شوهرم نمیدونست صداشو میشنوم
آبجیش میگفت امروز ظهر فلان غذارو درست کردم همونجوری که تو خیلی دوس داری کاش بودی و این فرصتا پیش نمیاد و هیچکی به پای من نمیرسه تو درست کردن فلان غذا و....
همسرم گفت خانومم هم این غذارو چون میدونه دوس دارم بارها برام درست کرده و به نظر خودم بهترین غذا و دستپختی ک خوردم واسه اونه
(اینم بگم من فقط 2بار درست کردم اون غذارو که یه بارشم گند زدم 😂بار دوم خوب شد)
نمیدونم چرا اینقد خوشحال شدم 😂😁