تو همسایه ها یه خانمی بود خیلی تو زندگی زجر کشده بود. مادر و پدر هم نداشت. غریب زندگی می‌کرد. یک مانتو سه سال تمام تنش بود. سنی نداشت ولی خیلی شکسته شده بود.خیلی صرفه جویی می‌کرد.
.مریض شد. فوت کرد.. ما همسایه ها خیلی ناراحت شدیم. سه تا دختر هم داشت.
شوهرش بعد شش ماه عروسی کرد. یه زن جوان اومد تو خونه... جشن عروسی گرفت.
هر چی اون زنه سختی کشید. این زنه داره کیف میکنه.
آقاهه تو شغلش ترفیع گرفت. وضعش خوب شد. خونه کاخ ساخت.. زنش هم پسر زایید براش. شد ملکه
الان همه همسایه ها که با زن قبلیش دوست بودن. چشم ندارن این زن جدیده ببیند.
اینو میخوام بگم. آقاهه نزاشت سال زنش تموم بشه. درجا رفت عروسی کرد. جشن هم گرفت!!!
من که بدم اومد ازش.
واقعا چرا. چرا باید هر وقت هر حرفی دلش بخواد بگه من جرات نداشته باشم حسم بگم من مجبور باشم در به در بشم من مجبور باشم به خودکشی فک کنم من باشم که راه حل پیدا کنم من باشم صبور باشم. میگم بهش چرا این کار رو میکنی چرا این حرف رو میزنی میگه یه کلمه دیگه بگی میزنم خونه رو خرد خمیر میکنم یه بلایی هم سر تو میارم آخه این طرز حرف زدنه ادعا روشن فکری و اصالت هم داره ای خاک بر سر من پدر مرده ای خاک علم به سر من که انقدر خودمو خار کردم به خدا بمیرم آزاد میشم
کسی نظری داره من چکار کنم
بله استاتر هیچکس هیچ وقت عوض نمیشه
خودکشی هم واقعا مرگ با خفتی هست بهش فکر نکن
تازه اون دنیا میخوای بری عذاب بکشی
سعی کن ازش توقع نداشته باشی
واقعا ازدواج سخته آدم تا خودشه یکاری میکنه ولی وقتی. میزی تو یه زندگی باید کلی مشکلات و اختلالات روانی و عقده ها و بی عرضه گی های یکی دیگه هم به دوش بکشی به علاوه خانوادش
اگر بدونی من چقدر سختی کشیدم برا این آدم باورت نمیشه. الان یه مدت میخواد شغلشو عوض کنه پول نداره من همه کار کردم همه کار تا این بدون استرس کار کنه ولی این هر کاری کرد من گند بزنم به کارم که چی نمیدونم الان به من میگه بیا در مورد کارم حرف بزنیم منم گفتم باشه اما شاید من پیشنهادی نداشته باشم اما میتونم گوش کنم(چون هر وقت پیشنهاد میدم فقط تحقیرم میکنه و میگه من حالیم نیست) بعد میگه برای چی چون نمی خوای من موفق بشم چرا میرسی من موفق بشم چرا مثل یه تیکه گوه بی خاصیتی تو 😞😞😞 میگم چرا اینطوری میکنی بیا حرفتو بزن من تونستم کمک میکنم نتونستم نمیکنم بعد کلی چرت و پرت گفته به خدا مرگ آرزو دارم من اگر مردم برام جشن بگیرن
یه جوری زندگی کن انگار وجود نداره، ادم حسابش نکن. شاد باش برای خودت. هرکاری که حال دلت رو خوب میکته انجام بده. اصلا چرا انقدر باهاش بحث میکنی که مزخرف بگه یا خودت چرا مثل بدبخت ها میگی خودم رو بکشم. ولش کن انقدر برای خودت گندش نکن و به حرفاش اهمیت نده.
یه سوال کلی شما ها چطور الان 6 صبح بیدارید؟ نخوابیدید؟ یا زود پاشدی؟
