2777
2789
عنوان

کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 179420 بازدید | 1989 پست
ما تو یه خونه ۴۰ متری زندگی میکردیم اجاق گاز نداشتیم یه گاز سه شعله که رو زمین گذاشته بودیم انقدر از ...

خدا بیشترش کنه دختر خوش قلب و با شعور

نه تو آنی که همانی نه من آنم که تو دانی

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

این خیلی بده

افتضاحه

عاشق کتابِ «قرآن» «مثنوی و معنوی» «دیوان شعر شهریار» «گلستان سعدی» «داستان های هزار و یک شب» «شاهنامه» «نهج البلاغه»                                               عاشق شخصیتِ «امام علی(ع)» «کوروش بزرگ» «دکتر الهی قمشه ای» «مجتبی شکوری» «کاکاوند» «اردشیر رستمی»    عاشقِ «تاریخ ایران» «تخت جمشید،پارسه» «پاسارگاد» «نقش رستم»                                                              خداوندا شکر بابت آنچه از سرِ لطف دادی، و آنچه از سر حکمت ندادی🌸                                                          باشد که سرزمینمان از جهالت، غم، خرافات و خشکسالی به دور باشد🌸
یه درختی هست بهش میگن کنار میوهاش ریزه من میرفتم اونارو تو جدولای پراز لجن جمع میکردم با یه چوپ چند ...

خیلی بچگی هامون شبیه به همه 

منم میوه های که کمی گاز زده بودن از تو لجن برمی‌داشتم پاک میکردم می‌خوردیم با یکی از دوستام 

زمان مدرسه ها هیچوقت یادم نیس مانتوبخرم مال اینواون میپوشیدم خیلی زشت بودن کفشم بابام نمیگرفت میگف خودت پول بده یاداداشم خیلی کوچولوبودمنوفرسادازش پول بگیرموقع عیدبراش جوراب بگیرم بااینکه خیلی کوچولوبودم ولی ازهمون موقع افسرده وضعیف باراومدم ولی شوهرکردم وضعم بهترشد

یازمان مدرسه ازگرسنگی هلاک میشدم هیچی نمیدادن ببرم 

این فامیلای ماهم از وضعمون خبر داشتن اونا وضعشون توپ بود چند بار تو دعوا های که بحث میکردیم مارو کم ...

به قول یه بنده خدایی فامیل اگه کو نته بزار سر راه چه میشه کرد جز این که پیشرفت کنیم چشمشون در بیاد

زندگی یک شور است زندگی 

و منی که 35روز تو اوج کنکور فقط نون و ماست  یا شیر و دوغ خوردم چشمام میبستم میگفتم للان قورمه سبزی میخورم و ب زور لقمه رو قورت میدادم چقدر بعد بود و بدتر از اون به خاطر تغذیه بد اصلا سر جلسه کنکور جوابا یادم نمیومد همش سرگیجه داشتم اون سال20 کیلو کم کردم

همش یه طرف غصه خواستگارایی که میومدن وضعیت رو می‌دیدن وفرار می کردن یه طرف یادمه یه بار سوار تاکسی شدم چون خیلی محجوب ومومن بودم راننده گفت به خونوادم اطلاع بدم بعد از ظهر با همسرش میان خواستگاری و گفت پسرش کارمندیه ارگان دولتی خیلی خوبه منم به پدر و مادرم خبر دادم بعداز ظهرش اومدن مادره از در اومد تو معلوم بود چی با خودش فکر کرد که ۵دقیقه بعد با یه بهونه خیلی مسخره شوهرشو بیرون کشید و رفتن که رفتن

باشکوه ترین وزیباترین عشق زمینی عشق مادر به فرزندشه خدایا این عشقو به همه ی بانوان جهان هدیه بده الخصوص بانوان سرزمینم🌷🌷🌷
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز