کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

نه سالم بود برادرم دو سالش بود بغلم بود......دختر عموم سه سالش بستنی لیس میزد....سال ۷۷....برادرم با حسررررررت بهش نگاه می‌کرد....اون لحظه یه دختر بچه نه ساله از دورن تکه تکه شد.....قطره قطره اشکم سرازیر شد ...بیصدا ..کسی متوجه اشکام نشد..برادرم تا چند روز هی میگفت نم نم میخوام...ما ه ها براش یک  تومن یک تومن جمع کردم براش خریدم ..خودم هم نخوردم....خییییلی سخته یه دختر نه ساله همچین ترومای داشته باشه...الان برای بچه هام خییییلی خرج میکنم...همه بهم میگن لوس میشن پررو میشن...ولی من اهمیت نمیدم...دوس ندارم حسرت هییییییییییچی داسته باشن

اخه بهترم شه دیگه فرقی بحالم نداره افسردگی شدید دارم به خودکشی فکر میکنم شهامتشو ندارم چیه ابن زندگی نکبت بار اولش چی بود ک آخرش بخاد بشه

با گوشت و پوست و استخونم درکت میکنم 

یه بار دایی بیشعورم خانه مادر بزرگم جلو همه فامیل برگشت بهم گفت مامانت همه میوه های گندیده بازار رو  می‌خره....منم اول بلوغ.......اون لحظه مردم و زنده شدم بدنم یخ کرد..داغ شد

دقیقا یادمه حسرت یدونه تخم مرغ وداشتم بپزم بخورم .وای ازبوش .هوش ازسرم میپرید ..مامانم میپخت میداد.داداشم میخورد منم باحسرت نگاه میکردم .الان خونه خودم شونه تخم مرغ دارم ولی نمیتونم بخورم .ایکاش مادرم اون لحظه فقط یه لقمه کوچیک بهم میداد ..

اگه ی روز جراتشو پیدا کنم و زندگیمو اینجا تعریف کنم

مطمعنم خیلیا برام خون گریه میکنن :)

فکر کنید تا اینوقت از سال ما هنوز بخاری وصل نکرده بودیم و توی سرما بودیم وقتی هم بخاری آوردن آنقدر کم بود شعله اش که هیچوقت گرم نمیشدیم میرفتم خونه همسایه می‌دیدم گرم و غذا دارن دوست نداشتم برم خونه خودمون 

مادرم می‌رفت کلفتی و از بچگی تنها بودم غذا و لباس از خونه های که کار میکرد برامون می‌آورد دوست داشتم مادرم کنارم باشه همش استرس داشتم وقتی نبود هنوزم از سرما بدم میاد و یاد کودکی هام میفتم

من خودم تاحالا چندین بار فسردگی گرفتم ۲بار تا مرزخودکشی رفتم داداشم خودکشی ناموفق داشت و رگش رو زد مامانم ۲باراقدام به خودکشی کرد خواهر بزرگ ترم رو از درخت که داشت خودشو حلق آویز میکرد نجات دادیم🥲

 وقتی وضعیت زندگیتون بهتر بشه وقتی ببینی خانوادت خوشحاله مطمئن باش دیگه به خودکشی فکر نمیکنی تو که تا اینجا اومدی بازم تحمل کن  و تلاش کن مطمئنم نتیجه میده 🥲

این طرز تفکر ۹۹ درصد مردم و حتی همین نی نی سایتی هاست

تو تاپیکای زیادی دیدم میگن اونی که خونه باباش نداره بیخود میکنه توقع داره

یه جوری گارد میگیرن انگار قراره شوهرای اونارو بدزدیم😒

من همین الانشم هیچی لباس زمستونی ندارم

۸ تا دندون خراب دارم پول ندارم درست کنم تازه واسه یکی پول اوکی کردم

همین الان دندون دردم

از وقتی یادمه همیشه غصه لباس داشتم

خونه زندگیمونم افتضاحه و خواستگار راه نمیدم

هیچی هم لباس تو خونه ای ندارم همه داغون