2777
2789
عنوان

کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 120614 بازدید | 1495 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

سلام من توی خانواده مرفه بزرگ شدم و حسرت هیچیو نداشتم ..ولی هیچ وقت جواب زحمتای پدرمادرمو ندادم و همیشه باهاشون بدرفتاری کردم پیش خودم شرمنده شدم ازاین ب بعد دستشونو میبوسم ...

 تا  ص 13 خوندم گریم گرفت بمیرم برای دلتون دعا میکنم هیچ بچه ای هیجا حسرت ب دل بزرگ نشه  

اگر امضا منو میبینی لطفا برام دعا کن معلم شم..تونا امیدی مطلقم  

الهی فدا دل پدر مادرم بشم .....بچگیم تو روستا بودیم اونجا هم که آب همیشه قط بود البته لوله کشی بود . ...

خدا عمر طولانی و پراز خیر وبرکت بهشون بده غم نبینن

لایک نکنید .توروخدا 
بله متوجهم. خداروشکر ک خیلیا میگن اینی‌ ک شما گفتیو یعنی‌ب این درک رسیدن . . ایکاش الانم یسریا ک شرا ...

ای کاش ..متاسفانه الانم کسایی ک شرایطشون داغونه بیشتر بچه میارن معلوم نیست تو چی سرشون چی میگذره فکر کنم بچه آوردن واسشون یجور تفریحه

کلاس سوم جشن تکلیف داشتیم ۳ هزار و پونصد 

من نداشتم پول ندادم 

روز قبل از جشن معلممون گفت بیا اشکال نداره 

منم رفتم جشن 

روز بعدش تو مدرسه بچه ها دعوا کردن باهام 

که حرومت باشه ما راضی نبودیم پول ما بوده 

هنو صداشون توی گوشمه 


ما پول نون خوردن نداشتیم 

گاهی شبا ۵۰ تومن شکر می‌خریدیم با نون و چای شیرین می‌خوردیم. گاهی همونم نبود گرسنه میخوابیدیم 

داداشم از کلاس دوم میرفت کار می‌کرد. دست فروشی میکرد 


اینا هیچی نبود در مقابل ازدواج خواهرم .بیچاره چقد حرف شنیده بود و دم نمیزد .تازه الان میگه ۵ تا جاریش چیا گفتن بهش

چند سال پیشا مدرسه ای بودم مدرسم دولتی داغون پول میخواستن سالی ۵۰تومن اینا نمیدادن آبروی منو همیشه میبردن پیش معاونای درپیت

قبل ترش اصلا با چیزی به اسم لباس بیرونی اشنا نبودن مانتو مدرسه رو بیرون میپوشیدم🥲

بعدش هم که با لباس بیرون اشنا شدن سالی یدونه مانتوی ارزون میگرفتن البته تا الان فقط ۲،۳تا گرفتن 

نه اینکه نداشته باشن عقلشون کار نمیکرد واسه بچشون.

خداروشکر خودم با بدبختی درس خوندم شاغل شدم حداقل حسرت لباس به دلم نموند

چه جالب حالا ما اونقدرا بی پول نبودیم خونواده پرجمعیت بودیم ولی هیچ وقت مشکل خورد و خوراک و اینا ندا ...

دوتا صحنه دیدی کلا ما ک همه زندگیمون پرصحنه بوده خاهر ایشالا ک اوضاع همه روبه راه شه 

کلاس سوم جشن تکلیف داشتیم ۳ هزار و پونصد من نداشتم پول ندادم روز قبل از جشن معلممون گفت بیا اشکال ند ...

شما فقر مالی داشتین اونا وضعشون بدتر بود فقر شعور و انسانیت دارن من متنفرم از اینجور ادما

والا بابای من اوضاع مالیش خوب بود

ولی ی مامان دارم مثل زن تِناردیه 

فقط پسر دوست با اون همه مال و منال مث سر راهی ها باهام

رفتار کرد هیچ وقت دلم باش صاف نمیشه

ارزوم بود عید بشه شاید منو ببوسه (اونم شاید)

واقعا از صدام و هیتلر بدتر بود برا من‌

اگر خواستی چیزی را پنهان کنی ،لای یک کتاب بگذار ، این مردم کتاب نمی خوانند.
شما فقر مالی داشتین اونا وضعشون بدتر بود فقر شعور و انسانیت دارن من متنفرم از اینجور ادما

مهم نبود. مهم شکستن دل من تا عمق وجودم بود 

اونا حتی شاید یادشون نیاد ولی من سالها سوختم و خودمو سرزنش کردم بابت جنش تکلیفم که چرا رفتم؟؟؟

مهم نبود. مهم شکستن دل من تا عمق وجودم بود اونا حتی شاید یادشون نیاد ولی من سالها سوختم و خودمو سرزن ...

مردم ایران عده ی زیادیشون شعور ندارن واقعا بهم ثابت شده با تمام تفاوت عقایدشون تو این مورد اشتراک دارن برات مهم نباشه فکر کن یه حیوون بودن که بهت حمله کردن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز