بچگی هام اوضاع مالیمون خوب بود یادمه بابام برای من و خواهرم النگو خرید سه تا هر کدوم . سال 78
اصلا نمیدونستم نداشتن ینی چی . اما تمام همسایه هامون وضع معمولی و پایین. همیشه با حسرت به لباس های من و خاهرم نگاه میکردن .
خلاصه سالها بعد همه ی اونا پیشرفت کردن و پله پله بالا رفتن .عوضش ما پله پله پایین اومدیم . راکد شدیم. خونه ماشین همش قدیمی موند . مادرمم فوت شد .
انشالا همه انقدری داشته باشن ک اونجور دلشون میخاد خرج کنن سفر برن بخورن بپوشن شاد باشن