اساتیدم مثلا یا مدیر سرکارم
عاشق چیز نه ها مثلا مثل پدرم دوسش دارم طرفو
کاری هم نمیکنم حتی سعی نمیکنم زیاد باهاش حرف بزنم یا پیشش برم ولی تو دلم مثلا طرفو دوس دارم
چون یه کلام بهم گفته دخترم
حرفی که پدرم ازم دریغ میکنه
کاش پدر منم مثل بقیه بود محبت میکرد چقدر این حسرت قراره باهام بمونه اخه
یخدا استادمون با دخترش اومده بود دانشگاه نمیدونید چقدررر قشنگ صحبت میکرد میگفت باباجان لطفا فلان چیزو بده مرسی قربونت برم و ...
فقط سرمو انداختن پایین و گوشیمو نگاه کردم تا نبینن چه جسرتی دارم
الانم ترم داره تموم میشه خیلی ناراحتم که استادمو دوباره نمیبینم و دخترم گفتناشو نمیشنوم هوووف