تدارکی‌که ندیدم چون‌میریم‌خونه مادرم دستش دردنکنه همه‌چیزاماده کرده برادرمم قناده خودش کیک‌میاره ماهم چندتا خوراکی و تنقلات میخریم میبریم
برای لباس شومیزقرمز دارم با هدبندخوشگل قرمز
کسایی که فکر میکنید یلدا برای اونی که لباس نمیخره نظر من اینه.وقتی بچه بودم خونه مادر بزرگم هر سال شب یلدا همه جمع میشدیم.ما شمال هستیم معمولا اردک و غاز درست میکنن.بهترین غذا و بهترین پذیرایی بود.ولی هیچ چیزی نمایشی نبود.هیچ چیزی از روی چسم و هم چشمی نبود.بخدا یادمه شب یلدا از روزش که مدرسه بودم ذوقشو داشتم.تمااام خنده ها و شادی ها از ته دل بود.همه لباسا ساده بود.هیچ تم خاصی وجود نداشت.چیدن میز یلدا نبود.همه خوراکی ها رو ساده میزاشتن وسط تا خرخره فقط میخوردیم.خیلی برامون مهم بود اتفاقا و الانم هست.یه شب باستانی هست برامون ولی ببخشید به دوستان بر نخوره ولی دیگه ملت گندشو دراوردن.البته که هر کسی هر جور راحته زندگی میکنه.فقط خواستم بگم ظواهر باعث شده اون شب یلدای اصلی فراموش بشه.
همسرم میگه ول کنید این مسخره بازیارو
ماهم اینجور قرار شام خونه خودمون بخوریم بعد شام بریم خونه مامانم چون نزدیکمه و سفره اینا نداریم من کیک میبرم دا اشش بزرگم میوه داداش کوچیکم تخمه مامانم اجیل اینا به هیچکسم سخت نمی گزره و تم نداده فقط دور هم جمع میشیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز