هزاران هزار لایک
من خودم آدمیم که اصلا راضی نمیشم بچم جایی دیگه بره که هم تربیتش و هم امنیتش به خطر بیفته
همسایه مادرم از بچه های دختر و عروسش مراقبت میکنه برن مادراشون سر کار
پریروز اون همسایع دیگه تعریف میکرد بچه تو کوچه بود و رفته بود لب خیابون یه ماشینیم یه بستنی نشونش داد بچه داش سوار میشد که مادر بزرگ دوید سمتش
خودم هرگز راضی نمیشم بچمو کسی نگهداره دلشوره میگیرم
براهمینم از کارم زدم،،،هم اینکه تغذیشون برام مهمه که ببینم غذاشونو به وقت خوردن،سیر شدن یا نه
غیر ازین مادرامونم دیگه این مراحل بچه داری رو طی کردن دلم نمیخواد بارمو به دوششون بندازم