دختر خاله شوهرمه ۳۵ سالشه از شوهرش طلاق گرفته یماه خونه مادرشوهرم بود ک دعواشون شد بیرونش کرد شوهرم آوردش پیش من قرار بود یه هفته بمونه دوماه مونده از طرفی دلم براش میسوزه از طرفیم دیگه کلافه شدم بهداشتش خیلی ضعیفه میره دستشویی آب نمیریزه
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
عزیزانی که قصد دارن باردار بشن تاپیک منو در مورد بچه دارشدن بخونید لطفا همون که نوشتم یه چز خیلی مهم اونو بخونید تا میتونید عمل کنی. بهش ان شاءالله خدا بهتون فرزندانی سالم و صالح ببخشه
از رو کلید زده ای کاش میتونستم بهش بگم بخدا بره یه نذری میدم
یکی از دوستای منم مادرشوهرش اومده بود سوار شرش شده بود... چون پیرزن تنهاس و شوهرش فوت شده... دوستم چله زیارت عاشورا گرفت و به چهلمین روز نرسیده پسراش جمع شدن برا مامانشون خونه گرفتن ... شمام بنظرم هم چله زیارت عاشورا بگیر، همم اینکه مستقیم و بدون رودربایستی بگو دیگه توان میزبانی نداری... بهانه کن بگو میخوای بری خونه مادرت چند روزی سفر و نمیتونی ایشون رو خونه تنها بزاری... بگو یه چند وفتی برو مشههد خونه مامانت تا خبرت کنم. و هیج وقت دیگه باهاش حرف نزن. قفل در خونه ات روهم عوض کن... چطوری دلت اومده به شوهرت بگی صیغه اش کنه؟ واقن شوخی شم زشته، خوبه ایشون رو صیغه کنه و بعدش شما در به در کوچه خیابون بشی؟ به اینکه بچه هات آسیب طلاق بیینن فکر کردی؟ حتی شوخی این مدلی همبا شوهرت نکن، مردها نامرد تر از این حرفان! و از تنوع بدشون نمیاد... نظرات همه رو خوندم و عقلانی ترین پیشنهاد رو بهت دادم....از منه دنبا دیده اینارو قبول کن... بچسب ب زندگیت و شوهرت هرچقدر هم بد، ولی بمون و بخاطر بچه هات زندگی کن... جند روز پیش خانومی تاپیک زده بود ک دخترش رو بعداز ۱۷ سال دوری دوست داره ببینه... چون طلاق گرفته بود و خانواده شوهر نمیذاشتن دخترش رو ببینه... عروس شدن دختر شو فک کن ندیده! آخه چقدر درد داره زندگیش... مراقبت زندگیت باش خلاصه خانم... کلی برات تایپ کردم ک همین رو بگم! مراقب زندگیت باش! وسلام
یکی از دوستای منم مادرشوهرش اومده بود سوار شرش شده بود... چون پیرزن تنهاس و شوهرش فوت شده... دوستم چ ...
در ضمن، من تجربه مهاجرت هم داشتم... پروسه طولانی ای داره... ایشون زبان انگلیسی بلده؟ پول داره؟ آخه چه تخصصی داره ک استرالیا راش بدن؟؟؟ ایشون تمکن مالی داره اصلن؟؟؟ والا ما بهترین دانشگاه ایران درس خوندیم با معدل خیلی خوب و با مقاله و مدرک آیتلس، کلی پوست مون کنده شد یه جا به ما پذیرش بدن... ایشون اگر تخصص داشت و عرضه مهاجرت داشت، آویزون پسرخاله اش نمیشد...میدونستی برا مهاجرت باید تمکن مالی نشون بدی؟ گردش حساب داشته باشی ک به دولت استرالیا ب عنوان مثال ثابت کنی ک اونجا قرار نیست سربارشون بشی؟ ایشون اگر پول داشت ک خونه رهن میکرد مزاحم شما نباشه... آخه چقدر ساده ای زن...
ببخشید نمیخوام واقن آدم بدی باشم.. همه به هم نیاز داریم.. ولی این دیگه کمک کردن نیست، عملا نابود کردن زندگی خودتون عه...