به شوهرم عمل ندادن

خیلی عالی، امیدوارم اهوانه قبل از تماس، این پیام رو ببینه.

مگه همه تو تهران خونه میخرن؟ چیزی هست به اسم اجاره!!!!

بعد اینکه این دیگه مشکل اون نه اهوانه 

نمیتونه بخره یا اجاره کنه جلو خانوادش وایسه بگه من بی عرضم همسرم داره تحملم میکنه شما هم حق ندارین بی عرضگی منو منتشو سرهمسرم بزارید

حتما ان شاالله حرف خواهند زد هیچ دری همیشه بسته نمی مونخ. شاید پیامهای منو نخوندین. ان شاالله شما هم ازدواج کرده و خوشبخت باشین.

احسنت

خودت نزن اما اگر زد جواب بده،چه بخوای چه نه تو در اصل با همسرت طرف نیستی با مادرش طرفی ،اون از خودش اراده ای نداره مادرش زبونشه

بنظر منم زنگ نزن  حالا نمیدونم اگ دوباره زنگ زد جواب بدی یا ن ولی اصلا خودت زنگ نزن

این تازه اولشه اسی یکم اعتماد بنفس داشته باش دو هفته بگذره ببین چجوری میوفتن دنبالت

به قول کاربر ساحل آرامش الان وقت اینه خانواده شوهرت ببینن در اینده چطوری باهات رفتار کنن 

مادرشوهر نمیتونست تو این چند روز زنگ بزنه تا رفتی زنگ زد

خوندم و متین و درست فرمودید ، امیدوارم مشکلشون حل بشه 

یک بخش پیامتون منو کشت عزیزم🥺

جواب میدی اگر زنگ زد مجدد؟ به نظرم بذار بیان دم مطب خواهش کنن بری پایین بعد حضوری حرف بزنی.

بهرحال نباید این فرصت پا در میونیرو از دست بدی،اگر برگردی سر زندگیت اینبار نوبت توعه که جای مادرشو بگیری و تحت کنترل خودت درش بیاری

اهوانه عزیز همینطوریم احساس شکست  و ناامیدی و مقصر بودن میکنه

چرا باید بخاطر کار درستی ک کرده و از نجابت و اصالتش دفاع کرده بهش حس گناهم اصافه کنیم؟

 بی اصل و نسب نیس دور ازجونش که هرکی از راه رسید بخواد بهش توهین کنه

من معتقدم اگر همه دنیارو بهت بدن اما هویتت رو بگیرن همیشه احساس پوچی خواهی کرد......

عزیز من اون خونه رو خودشون زدن به اسم پسرشون !! همون طوری که اون یکی رو برای دخترشون گذاشتن 

الان اون خونه حق استارتره ، زنشه دیگه ، مال خودشونه ، چرا اصلا باید بره ؟ 

الان اینا تازه دو ساله ازدواج کردن ، اگه بخواد هر بار اینجوری کنه و بخواد بره که میشه بچه بازی 

اگه خود شوهرش بهش این توهین ها رو میکرد رفتن شاید بهترین کار بود ولی بخوای به خاطر دخالت و حرف این و اون پاشی بری درست نیست 

خود استارتر گفته بود شوهرش ساکت ساکت هم نبوده ، جواب خاله رو داده ولی با لحن اروم 

گفتم بهش دیکته میگن پسرمون هم مشق هاش رو از رو می نویسه اما بزودی دفتر مشق رو میذاره کنار میاد سمتت بدون بزرگتر . انگار که میخواین تازه ازدواج کنین از نو شروع کنید. حالا کلی هم تجربه دارید. تجربه پدر علم است. کم بخورین گرد بخوابین. اگر همسرت واقعاا میخوادت بااید و بااید شروطت که منطقی هم هست رو بپذیره. بسه خدایی اینقدر اذیت