2777
2789
عنوان

به شوهرم عمل ندادن

| مشاهده متن کامل بحث + 51678 بازدید | 1458 پست
چرا شب بخیر صبح بخیر. گزارش اینکه دیشب رفته بیمارستان فلان عملو دیده(صرفا برای اینکه بگه خونه خاله ی ...

شما هم باهاشون خوب رفتار کنید و فکراتون کنید تصمیمتون بگید

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام عزیزم

خیلی خوشحالم که همسرت پا پیش گذاشت و شما رو از نگرانی درآورد اما انگار سبک شخصیتی ایشون در حل مسائل اینه که:”من نبودم دستم بود…”. شما میگی قضیه ستاره، ایشون میگن حرفش رو نزن و تموم شده‌س، بله باید هم تموم بشه اما هیچ توضیحی داده نشده که حد رابطه ایشون با ستاره چی بوده، اینکه گفته میشه ایشون هنوز به اکس قبلی فکر می‌کنه یعنی چی و…

شما میگی جلوی خاله‌ت دفاع نکردی، میگه هر چی می‌گفتم دعوا میشد. دعوا که شده بوده عملا بین شما و خاله، کسی هم از ایشون توقع نداشته بره بخوابونه زیر گوش خاله، قرار بوده با همون تن صدای معمولی تکلیف خاله رو روشن کنه و بگه من بی‌احترامی به زنم رو تحمل نمی‌کنم اونم توی خونه خودم.

وقتی مادرشون قضیه هم‌کفو بودن رو پیش می‌کشن ایشون اونجا هم دفاعی نمی‌کنه.

روز زن میشه و از ایشون خبری نمیشه…

من اینا رو نمی‌گم که شما رو دلسرد کنم نسبت به ایشون، اینا رو می‌گم که شما بدونی با ایشون راه طولانی در پیش داری تا بشه یه آدم محکم و قابل اتکا.

دقیقا همونقدر که خونه مستقل گرفتن مهمه همونقدر هم مهمه که جلسات منظم با یه زوج‌درمانگر حرفه‌ای داشته باشین.

سلام عزیزمخیلی خوشحالم که همسرت پا پیش گذاشت و شما رو از نگرانی درآورد اما انگار سبک شخصیتی ایشون در ...

دقیقا با شما موافقم،خیلی سطحی چالشارو پشت سر میزارن،حقیقتا من بودم تحت هیچ شرایطی رفتار همسرمو جلوی خالش و ستاره نمیبخشیدم و اون ادم تموم میشد برام اما چون پای عشق و وابستگی وسطه باعث چشم بستن به خیلی چیزا میشه

در گریختن رستگاری نیست                                           بمان و چیزی از خودت بساز که نشکند 🌱📚💡

خداروشکر انگار تقریبا اوضاع روال تر شد من تاپیک هات رو دنبال میکردم عزیزم ولی هیچوقت نظر نمی‌دادم چون به نظرم زندگیتون خیلی بالا پایین داشت و عملا ممکنه با یه نظر اشتباه زندگیتون بهم بخوره 

کاملا میفهمم این که میگی توقع داشتم بیاد جلو ازم دفاع کنه و نکرده چقدر ناراحتت کرده بابا منم دقیقا همینطوریه با اینکه اخلاق خوب زیاد داره ولی متاسفانه موقعی که جاشه یا سکوت می‌کنه یا یجوری رفتار می‌کنه که موضوع ختم بشه و عملا ساکتت می‌کنه حرفی نزنی خیلی اوقات سر این مسائل مامانم یا من ناراحت شدیم مامانم خیلی بیشتر چون واقعا حق باهاش بوده ولی چون بابام شخصیتش اینجوریه میخواد همه رو راضی نگه داره خیلی اوقات حتی از حق خودشم کوتاه میاد میگه ولش کن تو که می‌دونی آخرش بحثه پس چرا حرفش رو بزنی 

به نظرم تا میتونی روی موضوع خونه پافشاری کن به هر حال همسرت الان وضعیت مالیش جوری نیست که خودش بتونه هزینه کنه چه خونه باشه چه برید جای دیگه بازم از پول خانوادست حالا اگر شد که چه بهتر خونه خودتون میرید اگر هم نشد حداقلش اینه به خانواده همسرت میفهمونی به این اسونیا با دو بهم زنیشون کنار نمیای و برای خودت ارزش قائلی 

مهم همسرت بود که اومد و معذرت خواهی کرد خاله شوهرت رو هم بذار پای اینکه دوی این دوسال از خوشبختیتون سوخته و الان داره زهرش رو می‌ریزه تا میونتون رو خراب کنه 

مرسی عزیزم محبت دارین این شکلی که میگنی نیست از خوبی شماست

عزیز دلم 

اینو در نظر داشته باش

واسه مادرشوهرِ با کلاست خیلی زشته که یه دونه پسرش  زندگیش به مشکل بخوره

یه جورایی ترس اینو داره  زندگی پسرش به مشکل بخوره براش ابرو ریزیه 

مطمئنن تو قهر کردی کلی هم ترسیده

خوبشون شد کار دستشون اومد

پس سفت و سخت وایسا نذار دخالت کنن 

تو جمع هاشون کلاس بذار 

خودتو دست پایین نگیر 

با اخم بشین 

هر چقدر پیش اینجور آدما متواضع تر باشی بیشتر دوست دارن تخریبت کنن

هیچ ورزشی برای قلب بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست   جان هولمز
سلام عزیزمخیلی خوشحالم که همسرت پا پیش گذاشت و شما رو از نگرانی درآورد اما انگار سبک شخصیتی ایشون در ...

👌🏻👌🏻👌🏻

رویه ی همسرشون "حل کردن" مشکلی نیست،

هیچ اشکالی نداره آدم یوقتایی بپذیره که تحت تاثیر سن، تجربه ی کم، هیجانات، شرایط و موقعیت و.‌‌..یه اشتباهی کرده! ممکنه بازهم اشتباهی انجام بده! بپذیره و عذرخواهی کنه و تلاش کنه که جبرانش کنه.

تمام مسائل این دو سه ماه گذشته با حرف زدن و توضیح دادن حل میشده!

الان وقت نداری؟ باشه! بگو از کشیک میام و اولین چیزی که در موردش حرف میزنم همینه،

اگر همون روز وقتی ایشون عکس رو دید توضیح میداد که بله یه سفر بوده، با هم بودیم و تمام این اتفاقات قبل از این بوده که من  تو رو واسه زندگی انتخاب کنم و دلیل اینکه قبل از ازدواج بهت نگفتم این بوده که نمیخواستم از دستت بدم ولی اشتباه کردم و باید میگفتم، من شک ندارم که شاید ایشون اولش ناراحت میشد، دو سه روز میرفت توی خودش، ولی با توجه به عشق و علاقه ای که نسبت به همسرش داشته میپذیرفت و میبخشید و قبول میکرد این اتفاق واسه قبل از ازدواج بوده، حالا درست یا غلط بهم نگفته ولی من الان اونقدر بهش علاقه دارم که ببخشمش و زندگیمو حفظ کنم.

ولی این اتفاق نیفتاد، این ماجرا کشیده شد به قهر و دست پیش بگیرم که پس نیفتم! 

یه جایی این خانم حس کرد اونی که ناراحت بود من بودم ولی الان شرایط جوریه که من دارم تمام تلاشمو میکنم همسرم باهام حرف بزنه!!!

اگر میبینی حمایت هات از تنها رزیدنت خانم توی ورودی داره همسرتو حساس میکنه، نیازه براش توضیح بدی که به چه دلیل داری کمکش میکنی، شاید اون خانم شرایطی داشته باشه که حالا یه کمک من بتونه باری از دوشش کم کنه، ولی وقتی توضیح درست درمونی نمیدی، واسه تولدت کیک میخره و تو پنهان میکنی، همسرتو از اینستا ریموو میکنه و تو هیچی نمیگی داری شک و بدبینی رو خودت در وجود همسرت پرورش میدی!


ارتباط با ستاره، درد دل کردن باهاش، اجازه دادن بهش برای گفتن یه سری حرفا نیاز به "توضیح" داره، انقدر توضیح که همه چیز شفاف بشه، هر مسئله ای گوشه ی ذهن طرف هست حل بشه، انقدر توضیح بدی که دلش باهات صاف بشه

"وظیفه" هر آدمی در یه ارتباط عاطفی اینه! وظیفشه که حرف بزنه اگر نیازه چیزی رو توضیح بده، اگر اشتباهی کرده شهامت عذرخواهی کردن داشته باشه و جبرانش کنه!

مشکل همسر ایشون اینه که مشکلاتشو خودش حل نکرده، وقتی تو واسه یه امتحان مامانتو میبری با استاد دعوا کنه، معلومه که نمیتونی توی زندگی شخصیت اگر یه روزی حق کاملا با همسرت بود قبول کنی و معذرت خواهی کنی، انقدر ماجرا رو میپیچونی، انقدر هر روز یه مسئله ی جدید درست میکنی، آخر سر هم مامان و خالتو میفرستی وسط!

سلام عزیزمخیلی خوشحالم که همسرت پا پیش گذاشت و شما رو از نگرانی درآورد اما انگار سبک شخصیتی ایشون در ...

زندگی همیشه رو یه روال شیک و نازنازی نیست، بیماری داره، بی پولی داره، سختی داره، درس میخونی میبینی دیگه ظلمی نیست بهت نکنن، کار میکنی میبینی پولتو میخورن، بااااید یاد بگیری بتونی مشکلاتتو مدیریت کنی، واسشون فکر چاره باشی، صبر کنی، یاد بگیری یه جاهایی با صدای بلند از خودت دفاع کنی و حقتو بگیری

رفتی تو زندگی مشترک باید یاد بگیری همونقدر که خودت حق داری اون آدم هم حق داره، یه جاهایی چشماتو روی اشتباهات ببندی، گذشت کنی، حامی و پناه طرف مقابلت باشی، یاد بگیری اگر اسمش زندگی مشترکه یوقتایی من شرایطم اوکی نیست اون داره کمکم میکنه، وقتی میبینم اونم شرایط خوبی نداره فکر خودم نباشم،کمکش کنم، یه جاهایی غرور رو بذارم کنار

دو تا مناسبت توی تقویم رو نذارم تک و تنها و با غصه بگذرونه، حتی اگر خانواده ی من اشتباهی کردن وظیفه ی منه که درستش کنم

ولی همسر ایشون اینجوری نیست

من شخصا اگر در رابطه ای بودم و این حرفا رو میشنیدم تحت هیییچ شرایطی بهش برنمیگشتم، ولی حالا که نمیشه این نسخه رو واسه یه آدمی که وسط یه زندگی دو سالست پیچید،

ولی باید جوری به این رابطه برگشت که کسی جرات نکنه این رفتار رو تکرار کنه

زندگی اینا گل و بلبل نبوده که با یه خرف خاله ریخته بهم! سه ماه متوالی تنش داشته، هر روزش تنش داشته!

زندگی مشترک کلی چالش دیگه در سالهای پیش رو داره، همسر ایشون اگر نتونه شخصیت و رفتارشو عوض کنه باز هم به مشکل میخوره، اگر حس کنه میتونه سر دو روز با دو تا حرف عاشقانه بدون زحمت و هزینه همه چیو به حالت قبل برگردونه، ۴ سال دیگه که طرحش هم تموم شد و خودش درآمد خوب و بدون نیاز به خانواده داشت، احتمال داره نسبت به مسائل زندگی و بحث هایی که پیش میاد جور دیگه ای رفتار کنه! اونوقت استارتره که یادش میاد چه روزهایی رو با چه شرایط و صبوری ای گذرونده! 


یه جاهایی نیازه که ببخشی، فراموش کنی انگار که هیچوقت هیچی ندیدی و نشنیدی، یه جاهایی هم نیازه برای زندگی خودت سخت بگیری تا خیلی چیزای دیگه حفظ شه.

[QUOTE=365508314]مرسی عزیزم محبت دارین این شکلی که میگنی نیست از خوبی شماست[/QUOTE آهوانه حالا که کسی نیست اون عکستو که موهاتو تیره کردی. همه میگفتن خوشگل شدی رو میتونی بذاری.؟ ببینمت. 

کاشکی یه جمله بود که معجزه میکرد
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792