یبار به شوهرم گفتم به مامانت بگو بچه رو نگه داره برم سرکار، گف مامانم میگه بچه ی شماس به من ربطی نداره نگهش دارم
واسه همونم شوهرم مجبور شد ماهی ۴ تومن بهم بده تا سرکار نرم فعلا و مراقب بچمون باشم. چون من پرستارم و شوهرم میگه کسی نیس بچه رو نگه داره نرو. شوهرم میره سر کار و با پولاش ماشین میخره به اسم خودش. منم مفتی بچه داری میکنم
منم شرایطم مشابه شماهست تقریبا. مادر شوهرم مسافرت میره به همسرم بلوز میاره به پسرم بلوز و شلوار یه من هیچی‌نمیده. حالا مامانم همچین کاری. بکنه شوهرم قیامت میکنه. قوم شوهر عوضی هستن. همش میگن باید من و خانوادم باید بهشون احترام بذاریم. پسرم سه روز بود به دنیا آمده اومد خواهر شوهرم هر چی از دهنش درومد به مامانم گفت . مامانم کلی گریه کرد. خدا نگذره ازشون.
میخام روابطو جور دیگه با سیاست تر ادامه بدم. حس میکنم سادگی کردم. باید جور دیگه تلافی میکردم. از قدیم گفتن وقتی میخای نهنگ صید کنی برو تو دل نهنگ
مادرشوهرم گف طلاهاتو نمیفروشی بدی به شوهرت، پس برو بده به بدهیای بابات
هیچوقت فراموش نمیکنم این حرفشو. هعیی که ادعاش میشه و مادرشوهرم سیده هس. اصلا فک میکردم ادم خوبی باشه ولی یه هفت خطیه که نگو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز