جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
وقتی میگن برای تربیت فرزند آموزش ببینید بخاطر همینه از فرزند پروری رسما هیچی نمیدونید یکی رو هم که میخواد به رشد بچه ش کمک کنه و نقش مسیولیت بهش بده ، اعتماد به نفس بچه ش رو زیاد کنه مهارت ها رو به بچه ش یاد بده تاب آوری رو یاد بده و هزار تا رشد از دل همکاری بهش آموزش بده رو گمراه میکنید
نظر موافقتون چیه کامنتی که توی تاپیک پربازدید گذاشته شده لایک نکنیم؟ 😵💫 اگر یه جا با هم دعوا کردیم یه جا دیگه تحویلت گرفتم تعجب نکن ، من فقط داده بی اهمیت توی ذهنم نگه نمیدارم و اسم کاربری ها رو حفظ نمیکنم ، کلا به مقوله ببین چی میگه نه اینکه کی میگه بیشتر معتقدم تا تیم بندی توی سایت ، با تشکر 🥳
نه آشپزی کلا خودم میتونم مشکلی ندارم ،اصلا هم نمیزارم دست بزنن منظورم کمک های سبک بود
در هر صورت مسئولیت پذیری رو باید یاد بگیرن
کمک کردن به شما برای آینده شون به دردشون میخوره که اگر تنها هم بودن بتونن از پس خودشون بر بیان
عاشق کوروش بزرگم پدر سرزمینی که همین الانشم ایرانمون جای خالیش و فریاد میزنه کاش بود یا کاش تو اون دوره به دنیا میومدم :)🕊واسه گفتن حرف حق تعلیق شدم و این کاربریم سومیشه دیگه نمیخوام تعلیق شم میخوام تا وقتی که موهام رنگ دندونام بشه تو سایت بمونم 😁لطفا درخواست دوستی ندین مگر تو تاپیک ها صمیمی شدیم یا آرمی هستین .💜
شخصا از خداوند مهربان مسئلت دارم آقایون عضو نی نی سایت رو عاقل و از اینجا بیرون کنه😒 زني را مي شناسم من، که شوق بال و پر دارد، ولي از بس که پر شور است، دو صد بيم از سفر دارد... زني را مي شناسم من، که در يک گوشه ي خانه، ميان شستن و پختن، درون آشپزخانه... سرود عشق مي خواند، نگاهش ساده و تنهاست، صدايش خسته و محزون، اميدش در ته فرداست...زني را مي شناسم من،که مي گويد پشيمان است، چرا دل را به او بسته، کجا او لايق آنست... زني هم زير لب گويد، گريزانم از اين خانه، ولي از خود چنين پرسد،چه کس موهاي طفلم را، پس از من مي زند شانه؟.. زني با تار تنهايي، لباس تور مي بافد، زني در کنج تاريکي، نماز نور مي خواند...زني را مي شناسم من،که مي ميرد ز يک تحقير،ولي آواز مي خواند،که اين است بازي تقدير... زني با فقر مي سازد، زني با اشک مي خوابد، زني با حسرت و حيرت،گناهش را نمي داند... زني واريس پايش را، زني درد نهانش را، ز مردم مي کند مخفي، که يک باره نگويندش، چه بد بختي چه بد بختي... زني را مي شناسم من، که شعرش، بوي غم دارد، ولي مي خندد و گويد، که دنيا پيچ و خم دارد..زني مي ترسد از رفتن که او شمعي ست در خانه، اگر بيرون رود از در، چه تاريک است اين خانه...زني را مي شناسم من،که رنگ دامنش زرد است،شب و روزش شده گريه،که او نازاي پردرد است...زني را مي شناسم من،که ناي رفتنش رفته،قدم هايش همه خسته،دلش در زير پاهايش،زند فرياد که بسه... زني در کار چون مرد است، به دستش تاول درد است، ز بس که رنج و غم دارد، فراموشش شده ديگر، جنيني در شکم دارد...
در هر صورت مسئولیت پذیری رو باید یاد بگیرنکمک کردن به شما برای آینده شون به دردشون میخوره که اگر تنه ...
آره دقیقا ،خدابی نکرده یوقت بمیرم نباید بتونن از پس کارای خودشون بربیان ،ادم باید فکر همه جایش باشه دیگه بخصوص الان که باید همش استراحت کنم ،منم خدایی با این وصعم مجبورم خیلی کارا رو بکنم ،مدرسه ببرم و بیارم لباس شستن،آشپزیو خیلی کارای دیگه ، تا الآنم خودم حمومشون میدادم