خیلییی زیادن
حالا این سوتی محسوب نمیشه ولی خاطره اس
من کوچیک بودم به زور هی تو گوشم گوشواره مینداختن هی من میگفتم اذیت میشم گوش نمیدادن
هی میگفتم نمیخواممم درمیاوردم باز پیدا میکردن مینداختن گوشم
یه روز دیگه اعصابم خورد شددد
رفتم درآوردم انداختم ته چاه توالت
مامانم هرچیییی گشت هرچی گشت پیداش نکرد
میگقت نمیدونی کجاست ؟ من : اصلااا
راحت شدممم😂😂😂