بدتریییین سوتی ک دادی چی بوده😂😂

نه بابا شوهرم خودش هم زیاد اهل رفت امد باهاشون نیس

😂چشم

آهان خب لهتر، دختر دست راستت تویه سر ما ، برا ما هم دعا کن 😍

در نظر بگیر اسم آقاهه هم ممد بوده😂😂😂🤦‍♀️🤦‍♀️

انشالله مادرشوهر شما هم سر براه بشه و دست از اذیت برداره

تو خونه مادرشوهرم زندگی میکردیم  ته حیاط یه اتاق بود اونجا .

مادرشوهرم بدون در زدن میومد تو خونه سرشو مینداخت پایین میومد تو .

ی بار من حموم بودم لباس دراوردم لخت لخت بعد یادم افتاد حوله نیاوردم رفتم ک خوله بیارم همونجوری لخت  اومدم وسط حال دیدم مادرشوهر و خواهرشوهر نشستن رو مبل بی صدا و منتظر ک من بیام از حموم حرف بزنن و اینا .

من 🤯🤯🤯🤯

مادرشوهر 😒😒😒😒

خواهرشوهر🙂😃😃😃

حوله 🤣🤣🤣🤣🤣

بعدم مادرشوهرم رفته بود پشتم گفته بود این ج.  ده س تو خونه لخت میگرده مچشو گرفتم 🤨🤨

ج‌‌....ده ها 😍🤣🤣🤣🤣

🤣🤣🤣🤣

همرو خوندم مرسی از دوستان گل دپرس بودم در اومدم💃💃😅

ی بار رفتم خونه جاری 

رفتم لباس عوض کنم 

تو مرحله شلوار بودم 

ک دخترجاری م ک ۴ ساله بود وارد شد منو دید( بالاتنه لبلس بود پایین شلوار نداشتم داشتم عوض میکردم تو این حین دید)

ما دعوت بودیم و سه تا برادرشوهر هام

شب ک شد سر سفره هر چی گفتن ماهک بیا غذا بخور نیومد گفت نمیخام منم باید مث زن عمو پاهام سفید باشه 😮😮😮😮😮

من 😱😱😱😱😱

برادرشوهرام😀😀😀😀😀

جاری 😉😉😉

شوهرم😡😡😡

شلوارم 😊😊😊

گفت جان 

ابروهاشو انداخت بالا😵‍💫

)۹۰۹۹۹🤣🤣🤦‍♀️

الان پسره کجاس ؟

مجرده؟

دختر همسایه چی شد ؟

🤣🤣🤣

رفتیم مشاوره با همسرم 

مشاور داشت میگفت مثلا بعنوان مثال ۳ تا ۱۰ برج  تاریخ پریودی خانومته بهش کار نگیر و....

من پریدم وسط حرفش گفتم نه ۱۵ تا ۲۲

(تاریخ واقعی پریودم و نمیدونم چرا گفتم )😁

راستی یدونه هم یادم اومد واسه قدیم هست واسه مجردی هام، یه رفیق داشتم که عادت داشت با گوشی من دوست پسر اشو امتحان کنه، رفیقم عینکی بود و خیلی چاااق با یه پسر دوست شده بود که خیلی سرزبون دار بود ، خلاصه با گوشیه من به دوست پسرش پیام داد که امتحانش کنه وقتی پسره جواب میداد بلند بلند میخوند منو و اون یکی رفیقم هم بشنویم بعد از چند تا پیام به پسره گفت دوست دختر داری؟! پسره جواب داد آره، رفیقم یه حالی کرد نوشت خوشگله؟ پسره جواب داد نه بابا مثه  یه تانکر گنده که عینک زده، رفیقم اولش خوند متوجه نشد بار دوم که خوند تازه فهمید منو اون یکی دوستمون هم از خنده منفجر شده بودیم و غش کردیم رویه زمین😁😭

برای بابام خواستم فیلم جنگی بذارم ببینیم با بد صحنه هایی شروع شد هرچی میزدم جلو تموم نمیشد هول شده بود هزاربار دکمه خاموشو زدم تا تلویزیون خاموش شد بابامم گفت من خوابم میاذ حوصله فیلم ندارم💔