اولین مسافرت بعد ازدواجتون چطور بود

😂😂جلو مادر شوهر هی همو بغل میکردید میچسبیدید به هم تا اون خجالت بکشه

نه بابا یا شوهرم قهر کردم کل سفر رو بعد هی مادرشوهرمم میگفت اینجا چرا خونه گرفتید عقل ندارید میرفتید فلان شهر چرا نرفتید خونه فلانی😓😓😓

منم کلا با شوهرم قهر بودم برگشتیمم قهر و دعوا واااای خدا یادش میفتم دوس دارم شوهرمو خفه کنم

تو دوران عقد بود ولی خیلی خوش گذشت

البته من چون تاحالا تنها مسافرت نرفته بودم و همیشه مامانم باهام بود ساپورتم میکرد یکم برام سخت بود 

مثلا دوتا فلاسک چایی برده بودیم بعد تا برسیم شمال من یه لیوان چایی ندادم به شوهرم مگر اینکه جایی توقف کنیم تازه بازم یادم رفت خود شوهرم رفت اورد😂😂خوراکی اینا بردیم بیشتر هله هوله و میوه و اینا با پتو و بالشت و یه ملافه که بکشیم رو فرش و اینا تو ویلا 

لباسم که بردم 😁دور از چشم مامانم چند تا لباس دیگه هم بردم😁😂

جوجه و غذا و اینارو اونجا خریدیم کلا

ولی انقدر کم تجربه بودیم حتی سیخ یادمون رفت برداریم رفتیم اونجا خریدیم😂😂

من بیشتر لباس و بازی و توپ و اینا برداشته بودم تا وسایل دیگه😁

ولی مسافرتای بعدی قشنگ مجهز میرفتیم 

خودت پول همراهت داشته باش اگه تو بازار از چیزی خوشت اومد بگو بهش اگه نخرید خودت برو بخر بزار خجالت بکشه

ولی من شوهرم خودش یه روز برد متل قو و اینا گفت بریم فقط خرید کنیم دیگه رفتیم یه چندتا چیز خوشمون اومد خریدیم خودشم که عاشق خوراکی و اینا از بازارچه ها خوراکی اینا کلی خرید

وقتی حرکت کنید شاید تو مسیر سفر هنوز یکم خجالت بکشی یا تو رو دروایسی باشی ولی بعدش اوکی میشید کاملا

من اون اول کلی استرس داشتم چجوری رفتار کنم چی کنم و فلان بعد یکی دوساعت اوکی شدم بعد اونم تقریبا پنج بار رفتیم مسافرت تو این سه سال دوبارش تنهابی بود سه بارش با همکارای همسرم و دوستامون 

مگه اولین باره که با همسرت میری خرید؟ 

تو بازار از چیزی خوشت اومد بگو دیگه

ای بابا ☹️چه مادر شوهر بی درکی

حالا کجاشو دیدی من بعد از چندسال تحمل دیگه رابطمو قطع کردم امسال شوهرم التماس و اصرار که مامانم منتظر زنگ بزن خواهش میکنم من باهاش حرف زدم دیگه تیکه نمیندازه منم جلو خود شوهرم زنگ زدم به مامانش البته شمال بودیم بعد گفتم چیزی لازم ندارید براتون بیارم برگشت گفت چه عجب تخم کفتر خوردی زبونت باز شد 

دیگه برات نگم چطوری شوهرمو پاره کردم🙃

😂😂😂😂😂واااای چقدر خنده داره ،نمیتونه خودشو نگه داره هیچی نگه

ترکیه اصفهان و شیراز رفتیم 

خوب بود بد نبود. شب قبلش سر یه مسئله دیگه بحث کرده بودیم ولی پررو پررو جفتمون زدیم کوچه علی چپ رفتیم😂 تو راه هم خوش بودیم هم تو قیافه.. دیگه وقتی رسیدیم یادمون رفت خودمونو مشغول ددر کردیم... چیزی چشمتو گرفت یکم ناز کن خودش میگیره😁

تو عقد رفتیم بهترین مسافرت عمرم بود با موتور رفتیم😄با کوله پشتی و کلاه کاسکت های شبیه هم یادش بخیر رامسر و دور برش بودیم جواهرده جنگل‌های هزار و دوهزار ،تله کابین شهر بازی هرشب جیگر میخوردیم 

وای چقد قشنگ بود 😍

هم بعد عقد هم بعد عروسی اولین مسافرت دوتایی مون مشهد بود،باقطار و خوش گذشت. ولی بعد عروسی راحت تر بودیم مستقیم اومدیم خونه خودمون خوب استراحت کردیم،تو عقد هردوطرف انتظار داشتن اول بریم خونه اونا

😍😍😍😍مثل تو فیلما بود