2777
2789

خودم مشکلی ندارم. اما شوهرم میگه یه بارم بریم خونه پدر من ازاین طرف مادروپدرم عروز زنگ میزنن بیاین 

یه شهر دیگن 

من دوس دارم برم اماشوهرم اون شب تا دیروقت سرکاره 

یه خواهر دارم اونم یه شهر دیگس اما به اون نمیگن فقط به من میگن 

از همه مناسبتها بدم میاد بخدا سر همین کارا

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خواهرم گفته شب یلدا بیاین خونه من 

گفتن نه نمیتونیم خواهرت میخان بیان خونمون

هرچی بهشون میگم شوهرم سرکاره اونشب تا دیر وقت برین شما  میگن نه بیاین دیگه 

دیونم کردن بخدا 🥺

خب دوست دارن دعوتت میکنن چ اشکالی داره اگرم اهمیت نمیدادن باز ناراحت میشدی

من مشکلی ندارم اخه شوهرم غر میزنه . میگه هرسال که نریم  اخه سال تحویل تاسوعا عاشورا ماهمین برنامه رو داریم همش زنگ میزنن 

کاش این مناسبتا اصلا وجود نداشت بخدا بیشتر باعث ناراحتی میشه منم هر سال باید واسه شام بریم خونه یکیش ...

یکی مثل شما
یکی هم مثل ما که باید تنها بشینیم داخلخ ونه خودمون یچیزی بخوریم و بکپیم
🙂🤏

همونم که میگن، نگاهِ ظاهرش نکن...! تدریس زبان متوسطه اول و دوم، پایه ی قوی و گرامر اصولی😍😁 بهم پیام بده اگر دوست داری زبانت پیشرفت کنه و نمره 20 بگیری..🤗 قیمت هر جلسه کلاسم خیلی کمه🙄

کاش این مناسبتا اصلا وجود نداشت بخدا بیشتر باعث ناراحتی میشه منم هر سال باید واسه شام بریم خونه یکیش ...

اره بخدا کاش نبود خودمون تو خونه میموندیم بخدا به اعصاب خوردیش نمی ارزه 

به خواهرت بگو شرایطتو تا با مامان بابات حرف بزنه، اگر نمیتونی مستقیم بگی

حوصله ندارم بخدا 

اصلا دوس ندارم جایی برم دلم میخاد خونه خودم باشم این چه کاریه اخه

حوصله ندارم بخدا اصلا دوس ندارم جایی برم دلم میخاد خونه خودم باشم این چه کاریه اخه

ببین حزف نزنی تا اخرش باید درگیر باشی 

یه بار به مامانت بگو نمیتونم بیام اصرار نکنید

شوهرم میگه بریم خونه باباش 

یه بار حرفتو بزن سخت میشه برات 

فکر کن این شرایط برعکس بود، حال شوهرتو درک کن

...
ببین حزف نزنی تا اخرش باید درگیر باشی یه بار به مامانت بگو نمیتونم بیام اصرار نکنیدشوهرم میگه بریم خ ...

من همیشه سر همین جریانات استرس دارم  راه دوره چه چجوری من این همه راهو برم وبیام 

بهش میگم سرکاره شوهرم نمیتونه میگه خب باز فردا زنگ میزنن حتما بیاین. یا امشب بیاین انگار شوهر من بیکاره اصلا درک نمیکنن 

من همیشه سر همین جریانات استرس دارم راه دوره چه چجوری من این همه راهو برم وبیام بهش میگم سرکاره شوه ...

بگو تا ببینم چی میشه و نرید 

بگو کار داشتم 

من دارم حرص میخورم جات، ببین من مجردم ولی این تصمیم گیریای خونواده رو موقعی که دانشجو بودم داشتم 

حتی درمورد نحوه لباس پوشیدنم، یه بار دیگه دلوزدم به دریا حرف خودمو زدم

خیلی وقته راحت شدم 

برا همین درکت میکنم چی میگی 

...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792