2777
2789
عنوان

زنداداشم وقتی بچش تکون نمیخوره میشسته گریه میکنه که بریم سونو

| مشاهده متن کامل بحث + 402 بازدید | 42 پست
سر بارداری سوممتو هفته سی چند روز بچه تکون نخوردهی همه می گفتن خیال می کنیمی گفتم بخدا بار اولم نیست ...

پریروز رفتیم سونو گفتم همچی نرماله الانم ببینیم دکترش چی میگه احتمالا همون ببریم بیمارستان

لایک نکن خواهر منننن  
عزیزم استراحت مطلق باشه پیاده که نمیره ماشین نیست اسنپ بگیرین استراحت مطلق برای سلامت جنینه دیگه الا ...

مرسی عزیزم انگار میخوان ببرن بیمارستان


لایک نکن خواهر منننن  

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چی چیو دخالت نکنمدخالت به چی میگی دقیقاکل دوران بارداری تا الان که رو جفت چشامون بود منتی نیست عروس ...

خودت میگی اومدی نظر بپرسی منم نظرمو گفتم 

چیزی که الان واسه اون زن حامله سمه استرسی هستش که داره میکشه... 

خیلی راحت میتونین به شرکت هایی که نیرو منزل میفرستن تماس بگیرین یه پرستاری مامایی کسی بیاد ضربان قلب جنین رو چک کنه

منم باردار بودم و یه روزی این روزا رو گذروندم 

از روی خیرخواهی گفتم عذرخواهی هم کردم قبلش

اون یه مادره که هر آن فکر میکنه نکنه اتفاقی افتاده باشه برا بچش 

نمیدونستم اینجور میخوای حمله کنی... 

اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊
پریروز رفتیم سونو گفتم همچی نرماله الانم ببینیم دکترش چی میگه احتمالا همون ببریم بیمارستان

پس چرا انقدر نگرانه 

اتفاق خاصی افتاده؟

مشکوک به سقطه؟


حق داره 

ادم که بارداره هر لحظه نگران بچه شه

انشالله که چیزی نیست عمه ی مهربون    

خرّم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست               به هوای سر کویش پرو بالی بزنم            ❤                               الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:تو را شکر بابت آدم‌هایی که معلم من بوده‌اند.❤تو را شکر بابت درس‌هایی که زندگی به من ارزانی داشته‌اند.❤تو را شکر برای عشقی که می‌گیرم، می‌بخشم و می‌پراکنم. ❤                              ( تایپ کردم گلبهارجون بعد دیدم  "ر" جا افتاده)😮
خودت میگی اومدی نظر بپرسی منم نظرمو گفتم چیزی که الان واسه اون زن حامله سمه استرسی هستش که داره میکش ...

شرکتهایی که نیرو میفرستن تعطیلن

خودمون به اندازه کافی استرس شرایطشو دادیم

این اسمش دخالت نیست 

لایک نکن خواهر منننن  
پس چرا انقدر نگرانه اتفاق خاصی افتاده؟مشکوک به سقطه؟حق داره ادم که بارداره هر لحظه نگران بچه شهانشال ...

متاسفانه احتمالا زایمان زودرس دادن

واسه همین دکتر گفته حتی ۵ دقیقه نشستن سمه براش

حتی حمومم میخوابه زمین ما کمکش میکنیم

فقط باید تا هفته ۳۳ ۳۴ کامل رعایت کنه تا امپول ریه بزنن خیالش راحت شه

لایک نکن خواهر منننن  
شرکتهایی که نیرو میفرستن تعطیلنخودمون به اندازه کافی استرس شرایطشو دادیماین اسمش دخالت نیست

ان‌شاءالله که خیره 


اگه تو استرس داری اون صد برابر بیشتر از تو داره 

اورژانس که تعطیل نیست تهش به اورژانس زنگ بزنین 

چیزی که  بیشتر از هر چیزی برای زن حامله بده استرسه 

بازم میگم من فقط دلم سوخت یه چیزی گفتم تو روخدا گارد نگیر 

من که کاره ایم نه به من مربوطه نه اصلاً تو و زنداداشتو میشناسم... 

پس بیخیال هر کاری عشقتون میکشه بکنین ان‌شاءالله که نی نی و مامانش خوبن

اینو همیشه با خودت تکرار کن که تو هیچ کی نیستی که به خودت اجازه بدی به بقیه راحت توهین کنی... در کمال ادب نظرتو بگو اگه نمیتونی مودب باشی پس منو ریپ نزن... من مثل تو حوصله دعوا ندارم... من مثل تو عادت ندارم یقه مردمو واسه طرز فکرشون بگیرم😊
خب بعد چی شد؟

خواب بودم از درد بیدار شدم دیدم یه درد شدیدی پیچید تو دلم

یه چیزی انقدرررر کشیده شد انقدر کشیده شد تا پاره شد

واقعا من پاره شدنشو حس کردم

بلافاصله دیدم یه اب داغی ازم داره خارج میشه

همه جا تاریک بود داد زدم همسرم رفت برقو روشن کرد دیدیم ای وااای جوی خوووون راه افتاده

خلاصه که رفتیم بیمارستان

اون شب برف سنگینی اومده بود با بدختی رسوندیم خودمونو دکتر تو راه گیر کرد

رفتیم اونجا ضربان گرفت گفت هنوز زنده ست

منو بردن اتاق عمل بیهوشم نکردن چون خونریزی زیاد داشتم

بچه رو اوردن بیرون احیاش کردن

معده شو دو بار شستشو دادن

انگشتاش کبود شده بود

خدا رو شکر بعد چند روز مرخص شد

من تا یک ماه نمی تونستم سر پا وایسم

و دکتر گفت خدا خیلی رحم کرد تو اینجور موارد اکثر موارد مادر و نوزاد با هم از بین میرد

همه ی اینا رو گفتم که بگم بند ناف سه دور دور جنین پیچیده شده بود


نه دکترم فهمید

نه سونوگرافی

نوار قلبشم طبیعی بود

خرّم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست               به هوای سر کویش پرو بالی بزنم            ❤                               الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:تو را شکر بابت آدم‌هایی که معلم من بوده‌اند.❤تو را شکر بابت درس‌هایی که زندگی به من ارزانی داشته‌اند.❤تو را شکر برای عشقی که می‌گیرم، می‌بخشم و می‌پراکنم. ❤                              ( تایپ کردم گلبهارجون بعد دیدم  "ر" جا افتاده)😮
متاسفانه احتمالا زایمان زودرس دادنواسه همین دکتر گفته حتی ۵ دقیقه نشستن سمه براشحتی حمومم میخوابه زم ...

الهی بگردم

خدا کمکش کنه

پس حق داره

خواهر منم همینجور بود

تا اخر ماه نهم فقط دراز کشیده بود

حمام هفته ای یه بار از پنج دقیقه نباید بیشتر میشد.غذاشو خوابیده میخورد


کمکش کنید انشالله خدا سلامتی به همه تون بده


رفتن دکتر بیا خبر بده تگم‌کن

خرّم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست               به هوای سر کویش پرو بالی بزنم            ❤                               الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:تو را شکر بابت آدم‌هایی که معلم من بوده‌اند.❤تو را شکر بابت درس‌هایی که زندگی به من ارزانی داشته‌اند.❤تو را شکر برای عشقی که می‌گیرم، می‌بخشم و می‌پراکنم. ❤                              ( تایپ کردم گلبهارجون بعد دیدم  "ر" جا افتاده)😮
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792