احتمالا کم سن و سالی معمولا دوران بلوغ این اتفاقا رخ میده و ادم از خودشم بیزار میشه
اون موقع ها بمن میگفتن هیچی خانوادت نمیشه دقیقا مثل تو بودم دعوا جنگ منم میگفتم نه مادرم دشمنمه بابام دشمنمه کتک کاری دعوا شدم یه خل روانی پناه میبردم به خونه دایی عموها اخر سر هموناکه فکر میکردم خوبن دلمو شکستن
توروخدااااا حنی یک درصدم پیش فامیل دوست از مشکلات خانوادت نگو
بخدا اخر سر همونو میکوبن به سرت تحت هیچ شرایطی اگه سرتو بریدن هم نگو
مادرت بد تورونمیخواد بخدا که نیمخوادد مطمئنن مامانت میگه بیااینکارو کن جز جیگر خورده داد هوار و نمیامو با لحن بد صحبت میکنی تاالان یه بار شده وقتی حالش خوبه بری پیشش بشینی بگی بیا یا یه فیلم ببینیم یا باهم اشپزخونه رو تمیز کنیم یا تو بخوابی و استراحت کنی من غذا درست کنم؟ تاحالا قربون صدقشون رفتی اصلا؟ مطمئن باش یه جایی غرورشونو شکستی ا همه پدر مادرا همینن سعی کن پات کج نره دختر خوب