وقتی بزرگ میشه دلت برای این روزا تنگ میشه .
سخته ولی خدا رو شکر که سالم هستین هردو . لذت هم داره . مثل همه چیز. مسولیته و به عهده پدر و مادره.
درد شیرینی که انتها نداره
بچه داری خوبه اگر مشکل مالی نداشته باشی شوهرت هم کمک حالت باش
خسته میشی مثل چی ولی عشق زندگیت میشه همه کست میشه خیلیی خوبببب
بچه مهمون شماست فوق فوقش تا سن بلوغ رسیدگی بخواد بعد از اون گله هم بکنی سرش با دوستاش گرمه دیگه می‌ره توی خودش
به مهمون باید برسی خاطره خوب ازت بمونه
به خودم هم میگم این رو کمتر عصبی بشم از دستشون
سخت و شیرینیش رو نمیدونم چون بچه ی من از اول متفاوت بود پس درک داشتن بچه رو واقعا ندارم.
اما برای من انگیزه برای ادامه دادنه کم نیاوردنه و جنگیدنه چون پسر من متفاوته
البته ک کوچیکترین حرکاته پیشرفتش هم تا مغز استخونم رو شاد میکنه
مثلا دیشب ب گل پلاستیکی واکنش نشون داد گفت جوول به به جووول نازی و من از خوشحالیش تا صبح خواب نداشتم
بچه داری سخت تر از حد تحمله
الان از ۶.۵ رو پامه خودم مریض منگ خواب
پام خشک شد
تازه خوابید
مامان بزرگم خدابیامرز میگف بچه داری گَلِ داری
سختی و شیزینیش یه اندازه ست
من این روزا خیلی به دوران دو نفره مون یا حتی دوران بچگی بچه اولم فکر میکنم
تازه داشتیم ریلکس میشدیم که دومی رد اوردیم و خودمونو گرفتار کردیم خیلی سخته خیلییییی
پسرم کلاس دومه دخترم ۱.۵ سالشه تو این ۱.۵ سال من قد ۱۵ سال پبر شدم
من هروقت خسته میشم یاد مادرایی میفتم که بچشون معلوله یک گوشه افتاده، اونا آرزشونه که بچشون دائم اذیتشون کنه ولی در عوض سالم باشه. همیشه بعد این فکر آروم میشم و خدارو شکر میکنم و از بچه داری لذت میبرم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز