خب اگه. از دختر متنفره پس واسه چی میاد خونت بره زندگی خودشو بکنه بعضی پدر و مادرها جز شکنجه واسه بچه کاری نمیکنن ولی تا دم مرگشون هم ازشون طلبکارند
یه چیزی بهت بگم؟
خوشبختم شوهرم عالی بچم عالی با محبت خودم سالم همه چی هست خب؟
ولی یه چیزی سر جاش نیست شاید بگی داره ناله میکنه و خودش بخواد همه چیو تغییر میده
روان آدم بیمار میشه انقد بیمار که دیگه در بهترین شرایط هم حالت بده وسواس فکری شدید دارم آدم گریز شدم به چه جرمی؟
یکی میمیره گریم نمیگیره بی رحم شدم
پرخاشگرم همش میترسم یکی بهم ضربه بزنه
به این سن رسیدم ولی حس میکنم هیچکس دوستم نداره همه دارن دروغ میگن حتی شوهرم
میرم جایی طوری رفتار میکنم انگار هیچی حالیم نیس هنوزم نیاز به توجهه تو وجودم هست همش حس میکنم اضافی و بدرد نخورم
اتفاقا کاملا درکت میکنم. بهت حق میدم وقتی کسی که خیلی بهش بها میدی بهت بدی میکنه تمام باورهات نابود میشن و دیگه نمیتونی آدم سابق بشی و هیچکسو باور نمیکنی
ولی اگه میتونی برو پیش روانشناس بزار کمکت کنه فراموش کنی گذشته رو بیشتر از همه خودت زجر میکشی خاطرات گذشته عذابت میده نزار اتفاقات گذشته سایه بندازه رو زندگیت
خیلی رفتم خیلی مدت زیاد تحت درمان بودم با وجودی که شوهرم هزینه های سنگین میداد و هی چکاب میشدم و همش میرفتم مشاوره ولی از وقتی بابام رفت آمد میکنه دوباره همه چی خراب شده
جالب اینه فقط رفت آمد میکنه که از حرف خونم سر دربیاره بره به اینو اون بگه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز