شاید بازم خودش یاخانوادش برات نقشه دارن بدون اجازه همسرت هرگز نرو
نریااااااا
واقعا بنظرم ارامش روان همسرتو بهم نریز حتی مطرحشم نکن
بدون اطلاع همسرت هیچ کاری نکن
نخیر دوست عزیز من خلاصه گفتم که طولاتی نشه براتون پروسه طلاق ما دوسال طول کشید من تونستم ثابت کنم مشکل روانی داره حق طلاقو بگیرم وجدا شم ودرعین حال بعد جدایی مهرمم بگیرم ...اون نمیخواست طلاق بده میخواست اذیت کنه
نری اسید بریزه روصورتت فلج شده ذاتش همونه همین که بخشیدیش زیاده از سرش اگرم مرد که اون مدیون جوونی توعه که خرابش کرد تو چراعذاب وجدان بگیری
من بودم نمی رفتم
همون یه وویس بده بگو من زندگی شخصی خودم رو دارم
شما رو حلال کردم لطفا دیگه پیگیر من نشید
حرف و حدیث ها تو این حلالیت طلبی زیاد بوده و به ضرر تموم میشه
فقط هرکاری میخوای بکنی بهوهرت قبلش بگو ومشورت بگیر وتنها نروباپدرومادرت برو برگرد
همه چیز بستگی به اجازه همسرتون داره
در ضمن اگرم همسرتون رضایت داشت حتما حتما با خودش برید نهایتا ایشون چند قدم دورتر بایستن
هرگز نرو و به شوهرت بگو این درخواست رو کردن دلت نسوزه شرعا قانونا و عاطفی بینتون چیزی نیست و تعهدی نسبت بهش نداری اول فکر کن با همه مریضی الانش گفتی مشکل روانی داشته پس فکر کن شاید از رو حسادت به زندگی الانت بخواد خرابش کنه حتی خانواده اش
به شوهرت تعهد داری و بچه ات نزار با احساساتی شدن الانت دل شوهرت بشکنه و بعد فردا روز هر وقت دلش خواست بهت خیانت کنه
به نظرم با همسرت مشورت کن و هرچی اون گفت
اگر بهش نگی و بری بهت بی اعتماد میشه
دستاش ازکارافتاده ...گاهی فکر میکنم حتی همون بخشش هم زیادیه نمیخوام ازخودم تعریف کنم ولی این چیزایی که گفتم بخش خیییلی کوچیکی از اون سالها وازارواذیتاشون بود بخداهرکی جای من بود هیچ وقت نمیبخشید هیچ وقت اینو همه بهم گفتن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز