مامانم چند روز پیش خواب دیده بود ک بزور یه کفش واسه من خریده بودن و منو مجبور کردن ک باید ابن کفشو بپوشم منم پوشیدمو چند قدم باهاش راه رفتم ولی اخرشم از پام دراوردم و گفتم اینا چش یه نفر دیگه دنبالشونه من اینارو نمیپوشم
تعبیرش چی میتونه باشه 🫠
پارسالم خواب دیدم که یه ملکه بهم سه تا انگشتر داد هنوز ک هنوزه منتظرم تعبیر بشه
خواب دیدم از یه جای تاریک وارد کوچه و خیابون پدربزرگم اینا شدم اینقدر مهتابی و نورانی بود و یه خواب دیگه هم دیدم که کلی کدو حلوایی دارم از درختش میچینم
خواب دیدم که منو یکی از دوستام
در حالی که داریم توی به سالن شبیه به بالکن برج میلاد پشت دوتا دوستای دیگمون راه میریم بهشون که میگم یکی دیگه از دوستامون اونجوری که استوری هاش و پستاش نشون میده اینجا تو این شهره (تو خواب نمی‌شناسیم دوستمونو)
اون شهرم شبیه شهرهای خیالی مریخه
ولی اون دوتا دوستام که جلومم به حرفام توجه نمیکنن و بدو بدو میرن برای اجراشون.
ولی بعدش استوری عذرخواهی میزارن برام
