اون ۲۳ سالشه من ۲۱...من دانشجو عم اون سرباز...
من تو انجمن دانشگاه تازگیا وارد شدم و اون اصن دید خوبی نداره(حق هم داره)و میگه خیلی پسرا برا دختر بازی و اینا میان...
خلاصه امروز از طرف انجمن رفتم کارای شب یلدارو انجام بدم...خالا نشستم مث احمقا همه اشو تعریف کردم🥲
تازه اینا هیچی کلی هم گفتم جو اش خیلی باحاله و یه جوریه باید گرگ باشی و انگار دایم دارن گزینش میکنن🤦🏼♀️
گفت میخوای انتظامات جشن بشی؟گفتم اگه بذارن بدم نمیاد...
قشششششنگ معلوم بود لجش گرفته گفت چرا ازین کارا خوشت میاد؟
تالا چندبار میخواسته بیاد دانشگاهم،هی بهونه اوردم حالا اینارو ک گفتم قطعی میخواد بیاد🥲
تازه یبارم با انجمن رفتم ۲ روز مسافرت اونموقعم لجش گرفته بود
خدایا منو لاااال کننننن
تازه اخر تلفن برا اینکع منو حساس کنه گفت بعد سربازی میخوام مجردی با دوستام برم ترکیه