مامان بزرگم وخالم از روز اول ک اومدن اینجا چون نوساز بود هنوز دریچه کولر و هواکش و شوفاژ و اینا نداشت، هی یارو گفت میزارم فلان بعد این خونرو خودشو داییش خریدن ینی شریکی،
بعد از خرداد تا الان نه دریچه کولر زده نه هواکش از دریچه کولر سنگ خورده اومد رفت تو چشم مامان بزرگم بنده خدا رفتیم دکتر درآورد این هیچی، ببخشید از سرویس بهداشتی بوی غذای همسایه و بوی وایتکس میاد ، حموم میری میای باید درشو باز بزاری ک بو و بخار بره بیرون بو گند نگیره، بعد چند وقت اومده شوفاژ زده خونه بزرگه ۳تا جای شوفاژ داره بعد این دوتاشو فقط وصل کرده با اتاق خوابا... اینم مجبور بود وگرنه نمیومد
اینام هی شل میگیرن..
بعد سقف خونش کنف کاری داره و ازین لامپ گردا داره دور سقف. اشپزخونه ام کل لامپاش از همون گرداس ک داخل سقفه..
از روز اول مامان بزرگم اصلا اون لامپای دور کنف کاری و هم نورمخفیای پذیرایی رو روشن نمیکرد میگفت میسوزه هم الکی روشنه دیگ فقط لامپ اصلی رو میزد..
اشپزخونه الان ۳ ماهه لامپاش همشششش سوخته بیچاره تو تاریکی اشپزی میکنه