حس سنگینی دارم حس میکنم قلبش رو شکستم من اصلا بهش فکر نمیکنم
ولی دیروز صبح خوابش رو دیدم خواب دیدم با مامانم داره دعوا میکنه و میگه بزار مبینا رو بغل کنم دوستش دارم بهش تو خوابم ی دختر باهاش بود خیلی دختره زشت بود دستش رو گرفتم گفتم یعنی این از من قشنگ تر بود اصلا ب من توجه نمیکرد فقط ب مامانم میگفت مبینا رو دوست دارم
صبح بلند شدم انقدر گریه کردم 😭
تعبیرش چیه آخه من اصن بهش فکر نکردم اون موقع ها ک رفت فقط ۴ . ۵ ماه شکست عشقی بد خوردم چند بار بعد از اون تماس گرفتم ب شماره اش ک بوق نمیخورد و اشغال بود
دیگه همین
عجبروزگاریه