2777
2789

من ۶سال هست ازدواج کردم و مهریه خیلی کم گرفتم با شوهرم خوب بودیم بعد دوسال پیش خانواده شوهرم ک قول داده بودن برای عروس های بعدی هم مهر کم بگیرن برای پسر بعیدشون زن گرفتن و مهر سنگین و بعدم قایمکی من خونه دو دنگ به نامش زدن و من متوجه شدم و دعوا کردیم در صورتی ک قبلش دقیقا ی هفته قبلش قول داده بودن ک فرقی نمیزارن و من گفتم برای جبران خونه بزنید گفتن ما برا هیچ کسی نمیزنیم هیچ کدوم خیلی پل ها بینمون خراب شد و خیلی ناراحتی به وجود اومد و 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آخی، واقعا سخته که همچین اتفاقاتی بیفته 😔. وقتی به کسی اعتماد می‌کنی و بعد می‌بینی که رفتاراش تغییر می‌کنه، خیلی ناراحت‌کننده میشه. این که قول دادن و بعدش یه چیزی دیگه بشه، اصلاً جالب نیست 😩. بهترین کار اینه که با شوهرت حرف بزنی و احساساتت رو بیان کنی. ممکنه ناراحت بشه، اما باید بفهمه که چه حسی داری. به هر حال، ممکنه اوضاع بهتر بشه اگه با هم صحبت کنید و بتونید دوباره اعتماد بسازید 🤞. امیدوارم همه چیز به خوبی پیش بره 🙏.

یه مادر پر انرژی شیطون و مربی بدنسازی

مهر خیلی کم رو من قبول ندارم اما مثلا خواهر خودم قبول داره این یه مسعله شخصیه و شما اگه دلت خواسته قبول کردی باید با اعتقاد خودت قبول میکردی نه با وعده اونا که برا بقیه هم کم میگیرن تو یه شخصی جدا از جاریات هستی الان مقایسه نکن تو اینجوری خواستی قبول کردی اونا اینجوری نخواستن شاید از اول قبول نمیکردی اونا برا تو هم بالا میزدن ولی الان ارزش نداره زندگیتو تلخ کنی دیگه من بعد به حرفاشون اعتماد نکن فقط

منم خانواده شوهرم وقتی اومدن خواستگاری گفتن مهریه دخترای خودم ۱۱۰تاس عروسمم باید مثل دخترام باشه 

بعدا فهمیدم دروغ گفتن و فقط برا ما کلک اومدن مهریه دختراش زیاده 

دعوا نکردم ولی کوبوندم تو صورتشون 

الانم باهاشون رفتو امد ندارم نه بخاطر این مسئله کلا آدم نیستن

آخی، واقعا سخته که همچین اتفاقاتی بیفته 😔. وقتی به کسی اعتماد می‌کنی و بعد می‌بینی که رفتاراش تغییر ...

خیلی این دوساله واقعا افسرده شدم و همش نفرینشون کردم خیلی غم بزرگی بود برام من تک فرزندم و همه چی بوده و الان یهو این رفتار رو هیچ جوره هضم نمیکردم

خب اخه الان دوساله میگذره و واقعا تو این دوسال بچشون ک دیگ نرفت منم نرفتم الان هم نوه دومشون داره دن ...

اگه دلسوز بودن از همون اول فرق نمیزاشتن

ولی خب باز فامیل مشترکی ندارین که بهشون برسونه شرایط شمارو؟؟

اگه دلسوز بودن از همون اول فرق نمیزاشتنولی خب باز فامیل مشترکی ندارین که بهشون برسونه شرایط شمارو؟؟

نه من گفتم شوهرم بره خونشون با عموش نمیدونم اونم زیر بار نمیره

نباید قبول میکردی برا تو دیگه خیلی کمه

شوهرم بعدش خونه به نامم کرد از خودش ولی قبل مهر برون گفت بابام قبول نمیکنه و کمتر بگیرین و اینا ولی همون جا قول گرفتن ک برای همه ی عروسا اینجور باشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792