ممنون بابت وقتی که گذاشتید
من نهایت خودمو دارم میذارم برای اینکه اینقدر غرق گذشته نباشم کوچیکترین حادثه دردناک می‌برتم به گذشته
مشاور که قبلا خیلی زیاد رفتم دیگه بعد دوستم بود کمکم میکرد که ایشون خودشون هم در سوگ هستند
گریه هاش که دیدم حالم اینقدر بده که دوست دارم بذارم برم نباشم
ممنون که درکم میکنید عزیزم نه اصلا از پول همسرم خیرات نمیدم خدا بیامرز خودش به قدر ده تا آدم سیر کنه همه چی داشت
جلو همسرم اصلا واکنش نشون نمیدم ولی دلم خیلی میگیره
نمیتونم اشک کسی را ببینم برمی‌گردم به گذشته
شما هنوز انسان وفاداری و مسئولیت پذیری هستید یعنی غیر همسر اولتون نسبت ب همسر فعلیتون هم حس مسئولیت زیادی دارید ک مبادا افکار و احساساتتون باعث خیانت ب ایشون بشه اما اینطور نیس
عزیزم این رفتارتون با گذشت زمان بیشتری حل میشه من پسرم ک از همسر اولمه با پدرشه و با من نیس الان هشت ساله با پدرشه اما هنوز ک هنوزه داغش رو دلم تازست بااینک بچه دارم زندگی دارم ولی بازم دلم براش پر میزنه تا گریه میکنم میشنوم اون هم مریض شده برای همین سعی میکنم زیاد فکر نکنم تا یادم میاد سعی میکنم سریع خودمو با چیزی مشغول کنم بیشتر با گوشی سعی میکنم خودمو مشغول کنم
😭😭😭دقیقا حستو میفهمم من برای پسرم همینجوری میشم خدا بهت صبر بده خواهر
واقعا سخته ولی سعی کن کارایی کنی ک فکرت مشغول اون کار بشه و از غصه شوهرخدابیامرزت بیایی بیرون
من ک جدول حل میکنم تا ذهنم برای حل جدول بره شاید بنظر بعضیا چرتوپرت بیاد ولی اینجوری فکرم عوض میشه
نه چه خیانتی
خب عشق اولت بوده عشق اول هیچوقت فراموش نمیشه ایشون هم فوت کرده دیگه بدتر 🫠
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز