دوروزپیش.
شمارموگرفتن بزنگن هنوز نزنگیدن.البته مادرپسره منودیدخوشش امد شماره گرفت بزنگه که منوپسرشومعرفی کنه اشناشیم.
همکارام ازفوضولی میخان بمیرن ک چیشد واینا. دوسه روز دیگه میرم سرکار
اگه زنگ نزدن کلا. ب همکارام چی بگم
نمیخام بگم زنگ نزدن اصلا. ضایع میشم یامیترسم پشتم حرف بزنن هی پچ پچ کنن
کارت چیه
چی بهت گفت .؟شماره مامامنت میدادیش
چند سالته
چرا همکارات فهمیدن؟
همینجوری که اینجا ذوق کردی اونجا هم ذوق کردی؟ 😜
منم تو محل کار خانومه اومد گفت ی شماره بده منم هول کردم شماره بابام و دادم آخرم نفهمیدم چی شد
بگو بهم نمیخوردیم
بگو زنگ زده مادره بعد گفته خواهرشم حساسه گفته منم باید عروسو بپسندم بعد مادر منم ناراحت شده گوشیرو گذاشته و جواب رد داده به همین راحتی
یه بارم من سرکار داشتم ناله میکردم آخر تایم اداری بود داشتم به شوخی بین همکارا میگفتم ای بابا خواستگار نیست و اینا یهو یکی از همکارا از در اومد گفت بیا برات خواستگار اومده 🤣🤣🤣 خیلی باحال بود فکر کنم اون لحظه مرغ آمین بالا سرم بوده کاش یه چیز دیگه میخواستم 😂🥀
من محل کارم خواستکار اومد رییسم بهم گفت منم ناز کردم گفتم فعلا قصد ازدواج ندارم( دلم نمیخواد بقیه بدونن ازدواجیم😂) اونم نه کذاشت نه برداشت گفت پس از این به بعد هرکی اومد میگم نه🥹😂
