دو ماه از عروسیمون گذشت
۲۸ سالمه
بزور خواهرم ازدواج کردم
مجردیم بنا به دلایلی نشد برم سرکار
اون اوایل خوشحال بودم ازدواج کردم
ولی جدیدنا از شوهرم خانواده اش کلا از زندگی متاهلی خوشم نمیاد
البته شوهرم خوبه گاهی بیش اومد منو بیش دیگران ضایع کرده
خانواده اش راستش خوب نیستن ولی دورن
من دوست داشتم شغل داشت باشم حداقلش یا مهاجرت کنم اون ور ازدواج کنم ولی همه انتخابات دست خانواده ام بود
الانم باردارم اصلا خوشحال نیستم
موندم این حس بد بخاطره عواارض بارداری ؟
واقعا افسرده شدم دست خودم نیست 😞