ازدواج منم سنتی بود ومنم سنم کم
من واسه الانش هیچ نظری ندارم
ولی اگر رسمی شد
کسی اینارو به من نگفت امامن به تو میگم که اشتباهات منو تکرار نکنی
حاصل 12سال تجربه ی زندگی مشترکم رو در اختیارت میذارم
اینایی که سنتی میان جلو
ممکنه افکارشون هم سنتی باشه مثلا زندگی کنار خانواده واقوام شوهر
حیاط مشترک یا طبقه بالا وپایین خانواده وفامیل شوهر یا تو یه کوچه وخیابون و از این قبیل خواسته های نامعقولانه
خلاصه از اول موضعت رو مشخص کن وبگو با خانواده واقوام شوهر هرگز حتی توی یه خیابون هم زندگی نمیکنم، چه برسه یه کوچه یا یه ساختمون
حتی تو یه خیابون
12سال خون به جیگرم کردن خانواده شوهر
چند ماهه از زندگیم حذفشون کردم تازه می فهمم زندگی یعنی چی