نمیدونم چیکار کنم....
خیلی ازش سرد شدم.
همش پشت خانوادشه.پشت خواهرشه.
ازش بدم اومده.
هر چی میگه همش دوس دارم ب حرفش گوش نکنم.
مثلاً میگه ی لیوان چایی بریز همش تو دلم میگم برو خواهره خرابت بریزه برات 😑
دوس ندارم باهام حرف بزنه.
دلم نمیخواد صداشو بشنوم.
تنفر از خودش و خواهرش و خانوادش کل وجودم رو گرفته و اصلا زندگیمبهم ریخته....
عذاب وجدان دارم برای بدنیا آوردن دخترم.هر چند که اون تمام زندگیمه و خدارو شکر که وسط تمام نداریام دخترم رو دارم.
پول ندارم بخوام با یه بچه طلاق بگیرم.اینم آدمی نیست که ب راحتی طلاق بده و منم اصلا روان درد سر ندارم.
نمیدونم چیکار کنم......😔