من وسواسی ام لباسامو جمع میکنم باهم میندازم ماشین باز میبینم مامانم ی لباس از داداشم یا بابام مخصوصا جوراباشون مبندازه قاطی لباسای من هی عصبی میشم میگم نکن اه انگار با دیوار حرف میزنم چرا میدونه بدم میاد باز تکرار میکنه عصابم خورد میشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من لباسای شوهرمو با خودم یکی میشورم ولی،برای دخترامو اصلا با لباس باباشون قاطی نمیکنم.مجردم بودم مامانم لباسا داداشام جدا می شست.اصلا صحیح نیست باهم قاطی بشوری
من حسابم زِ همه مردم این شهر جداست/من امیدم به خدا، بعدِ خدا هم به خداست