تو یه اپارتمانی بودیم همه همدیگه رو میشناختیم .۱۰ خانپاده همگی هم ارتشی این حرف خیلی وقت پیشه حداقل ۱۸ سال پیش که من ۱۹ سالم بود و دانشجوی دانشگاه مزخرف پیام نور یه خانمی بود مثلا خواستگاری میاورد برای همسایمون که دوتا دختر مجرد داشت . یا برای یکی دیگه از همسایه ها راستش اون دخترها از من وخواهرم قیافه هاشون چون خیلی بیشتر میرسیدن قشنگتر بودن و اینکه پولدار تر از ما بودن منظورم از پولدار حالا تاجر نیست . در حد متوسط به بالا میدونی من اون موقع. خیلی ناراحت شدم چرا خواستگار برای ما نیاوردن جالبه حالا هیچ کدام از دو طرف همو نپسندیدن . ولی خانمه که خواستگار معرفی میکرد خودش هم وضع مالیش شلیه ما بود میدونید میحوام بگم. من از اینکه نادیده میگرفتنمون بدم میمود ولی الان وضعم جور دیگه اس میدونی زندگی خیلی سحته
لطفا دعا کنید شرمنده پدرومادرم نشم و هرچه زودتر برم سرکار و بیپولی نکشم🤲🏻😔اونا چشم امیدشون به من هست.🙏🏻🤲🏻💚 من باید زود درسم تموم بشه تا کمک خرج خانوادم بشم.💚اسفند۱۴۰۳ دفاع کنم🤲🏻.ممنون میشم اگر برای موفقیت تحصیلیم دعا کنید💚🌹لطفا دعا کنید از خطا به دور باشم🤲🏻💚من روزهای سختی میگذرونم با دعاهاتون خوشحالم کنید لطفا🙏🏻😔
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
الان متاهل نیستم نه من نه خواهرم هیچکدام مجردیم وشاغل زندگی به ما نشون داد حتی اگر خیلی چیزها داشته باشی ویترینت لاید قشنگ باشه بعد اینکه خواهرم الان خیلی خوشتیپه و دماغشم عمل کرده اون ووقع دماغش عملی نبود و غوز لزرگی داشت
حالا که خیلی وقته نگگاه میکنم اون دخترها در حد اینکخ فقط خواستگار بیاد براشون رشد کردن یکیشون هم کارش شده کراتینه کار خاصی نذارن فقط زنذگی که پراشون براسون ساختن همین من خودمو از کنفی صفر رسوندم به اینکه ماشین خودمو دارم
اینکه دختر مستقلی شدی خیلی خوبه.این امتیاز بزرگ خیلیا حسرتش رو میخورن
من حسرت اونها رو تمیخورم ولی اگر بابای منم مثل ادم زندگی میکرد ماهم چهارتا خواستگار داشتیم . اون دخترها هرکدومشون وچون میشماختم هم دوست پسر داشتن هم خواستگار چرا چون فقط یه چیز بچد بخودشون میرسیدن که من اون پول حذاقلی هم نداستیم تا وقتی بابام خرج میکرد یه مانتو درست حسابی هم نداشتیم