بینید ما سر یلدا ک نمیاد خونه مادربزرگم بحث داشتیم
راضی شد بیاد ولی بازم چرت و پرت گفت
ینی از صبح باهم دعوا داریم
از صبح چند بار گریه کردم
یکم پیشم از مرگ حرف زد از مردن از اینکه دوس داره بمیره ما فقط دوماهه عقد کردیم😭😭
منم پشت تلفن زدم زیر گریه ینی بی وقفه گریه کردم
بچه ساله دیگه
ببرش مهد کودک😭😂
واااا😑🙄
بره مشاوره، شاید افسردگی داره،
برگشت تو روم گفت اشتباه کردم ازواج کردم💔نباید ازدواج میکردم کاش میمردم ازدواج نمیکردم
ولی من براش بد نیستم😭بخدا تو فکر جیبش هستم
تحت فشارش نمیزارم
ولی…🙂دلمو شکست
سر یه موضوع کوچیک اینجوری حرف از مرگ و اینا میزنه در آینده اگه مشکل ها و دغدغه های خیلی بزرگ تر و جدی تر پیش بیاد میخواد چیکار کنه😑
چرا انقدر یلدا برای ملت مهمه، حالا تو بری خونه مادرشوهرت آسمون به زمین میاد
