قهر کردم رفتم خونه مامانم

همینارو به شوهرت بگو

خب اگه مرد برد همه رو فروخت چی؟! اونجا اشکال نداره؟! احتمالا میخواسته بفروشه که دیده نیست عصبانی شده 

ینی واقعا فک کردی نگفته؟! 

مردا هم میفهمن عزیزم فقط شرایط ایشون یکجورایی خاصه و این اتفاق افتاده ایشونم اومده اینجا راهنمایی بگیرن

بعدم افراد خانواده مثل خواهر و برادر کلا خط قرمز نیستن  مثلا اگ شما نرید یه نفر دیگه هست ک جای شما بره پس چه چیزی تغییر میکنه؟ هیچی

من گفتم اگر میخواد زندگیشو ادامه بده 

اگ نمیخواد ادامه بده خب برداره ببره 

ولی وقتی بخوای ادامه بدی انتخاب هات تاثیر مستقیم روی ادامه رابطتت دارن 

بعضیا نمیگن

انگار در برابر شوهر طلسم میشن سکوت میکنن

بله ولی وقتی هیچکس دیگه نیست اونجا میشه خط قرمز اسی هم گفت چون هیچکی نبوده میخواسته بره 

فقط انگار شوهره خواهرش بوده که تو بخش زنان نمیتونه بیاد براهمین اسی میخواسته با خواهرش بره 

وقتی کسی نباشه میشه خط قرمز گلم 

منم بهش راهکار دادم دیگه برا زندگیش 

بهتر بود به اینجا کشیده نمیشد ولی حالا که شده 

الان باید بشینه فک کنه منطقی تصمیم بگیره 

وقتی شوهرش اینجوری کرده ینی قبح خیلی چیزا رو ازبین برده متاسفانه 

چمیدونم 

شایدم شوهرش مهلت نداده اینا رو بگه 

بله مادران زیادی هستن ک نمیرن

مادر اسی هم میتونس بره چون یک ادم مریض یا باردار کلا فقط نیاز داره یه نفر پیشش باشه ک تنها نباشه همین

باقی کارهارو همسر خواهرش ک میومد خونه میتونس انجام بده

مثلا غذا بیاره و خونه تمییز کنه اما ایشون لازم دارن صرفا تنها نباشن ک اگ بد حال شدن یکی سریع کمک خبر کنه همین

مادرشون هرمشکلی هم داشته باشه میتدنست بره اونجا کنار دخترش حد اقل همصحبت دخترش بشه 

عزیزم میتونم بپرسم شما از کجا میدونی شرایط مادره اسی رو؟! که میتونست بره ولی نرفته؟! 

دارم میگم مادر اگه گیر نباشه نیازی به گفتن نداره خودش میره شما از کجا میدونی مادرش شرایط رفتن رو داشته؟! 

ممکنه فقط چون میدونسته همسرش طلاهارو باخودش میبره یا ناگهانی دیده باشه ایدم میخواسته بفروشه 

بله اگ میفروخت اونوقت ااسی دیگه حق داشت به شوهرش اعتماد نکنه جلوتر رو بخونی داخل کامنتام گفتم اینو 

کلا اگ شوهر من بی فرهنگه دلیل نمیشه ک منم همسطح و هم تریپ اون باشم ک 

مگه منم پدر و مادر اون بزرگ کردن ک مثل اون باشم؟ 

اصالتتونو همیشه حفظ کنید خواهرانه میگم 

طلسم نیست 

مدلشون منفعل هست 

اینجور آدما خشمشون داخل خودشون رشد میکنه و اذیت میشن و از جای دیگه میزنه بیرون 

بهتره قاطعیت رو یاد بگیرن و پاسخ های قاطعانه 

استارتر برای هر قهر و ناراحتی نباید خونتو ترک کنی

گفتی بارها قهر کردی اومدی خونه مامانت

وقتی باید بری خونه مادر پدر که دیگه تصمیمت طلاقه

از حرفاتم مشخصه کلا باهم مشکلات زیاد دارید پدرتم گفته طلاق بگیر

جداشو خودتو راحت کن

اگرم نمیخوای جدا بشی یکم تحمل کن به اشتباهاتش پی ببره و اینکه خودش بیاد دنبالت خیلی راحت نبخشی یه مدت باش خونه مامانت

و اینکه ای کاش طلاهارو یه جا تو خونت قایم میکردی باخودت نمیاوردی اگه نمیخوای طلاق بگیری

منم ازاین کارا کردم سالها طول کشید تا اعتمادشو بدست بیارم

من کسی بودم باهر قهر و ناراحتی زرتی میرفتم خونه مامانم آدم طلاقم نبودم از یه جایی به بعد تصمیم گرفتم اول خودمو تغییر بدم اگه میخوام اون تغییر کنه(باید باخودت روراست باشی نگی کلا اون مقصره اون کاراش اشتباس واقع بین باش اشتباهات خودتو ببین و خودتو تغییز بده)

اولا اصلا خواهرشون بستری نشده بود اسی خیلی زود تند رفت

بعدم مادر اسی هم میتونستن برن خود خواهر شوهرشون هم میتونستم برای همسرشون اتاق شخصی بگیرن ک ازشون مراقبت کنن 

کلا راه زیاده 

وقتی فروخته و همه رو یرداشته برده دیگه اعتماد نکردن به چه دردی میخوره عزیزم مال رو تا وقتیکه ازبین نرفته باید حفظش کنی وقتی ازبین رفت به چه دردی میخوره