بیست و چند روزه خانوادمو ندیدم الان یه کاری برام تو شهر خودم پیش اومده و باید دوسه روزه برم خونه ی مامانم و برگردم از وقتی بلیتمو رزرو کردم غصه م گرفته دپ شدم...
رابطه ی زنو شوهرم عجیبه هاااا
بیست چهاری تو سروکله ی هم میزنیم تهش واس دوسه روز دور شدن ازش غم باد میگیرم
امیدوارم این دو سه روز خیلی زود بگذره و برگردم ب آغوشی ک بهش تعلق دارم🥲
چی میشهههه ک ادم کنار یه غریبه ک چندساله اشنا شده کسی ک درروز ده بار باهم دعوا میکنید 😁 بیشتر آرامش داره تا خانواده ای ک بیستو چندسال باهاشون زندگی کردی...
زود باید کارامو تموم کنم و برگردم فقط همینو میدونم
نرفته دلتنگم
غصه دارم چجوری شبو تنها بخابم؟؟؟؟ شبایی ک بدون شوهرم میخابم تا صبح بارها با ترس از خاب میپرم
سختمه زندگیی ک با مشقت ساختمشو حتی واس چند روز ول کنم و برم
شماهم مثل منید؟؟؟؟؟؟