بچه ها این زن به شدت تیکه و نیش میزنه
بعد در کمال پررویی بعد اینکه تیکه انداخت نیش زد سوزوند میشینه کنارت عادی باهات حرف میزنه بهت فلان چیز تعارف میکنه
خیلییی هم دروغ میگه و قسم دروغ میخوره
یعنی از ده تا حرفش نه تاش دروغه
بعد به همچی هم کار دار با کار و مسائل مرد ها هم فضولی میکنه و کار داره
بعد خلاصه من از وقتیکه حامله شدم بخاطر اعصابم که در آرامش باشه کمتر میرم اونجا
دیروز ناهار خونه دایی شوهرم بودیم اونا هم اونجا بودند
بعد من سرما خورده بودم.
بچه ها بابای من معتاده شیره مصرف میکنه
پدر شوهرم معتاده اون اما مصرفش ت.ر.ی.اک هست
بعد دایی شوهرم خیلیی شوخی میکنه اومد سر سفره دید مریضم با شوخی به مادر شوهرم گفت به شوهرت بگو شیره بده عروسش خوب بشه
بعد مادر شوهرم گفت اونیکه شیره میکشه بابای خودشه شوهر من شیره نمیکشه
بعد طوری گفت که دایی شوهرم هم ناراحت شد
من خیلیییییی دلم شکست اصلا هیچی پیدا نکردم جوابش رو بدم به زور ناهارم رو خوردم
خیلییی ناراحتم از دیروز دارم خودخوری میکنم یچیزی بگین 😭