حالا نمیدونم خواستگار محسوب میشه یا نه
به هرحال میرم سر اصل مطلب
تو ارایشگاه کار میکنم
خاله پسر اومد ارایشگاه بعد گفت ازت خوشم اومده و فلان(من ظاهرم کاملا مشخص بود که تیپم با اون اقا پسر کاملا متفاوته و موهام چتری،لباسام کوتاه و ...)
با این حال گفت عکستو برام بفرست بهشون نشون بدم و درمورد ایشون یکم توضیح داد ولی نگفت لباس شیخی میپوشه😐
منم عکسم رو فرستادم گفت نه این نمیشه من باید بیام ارایشگاه ازت عکس قدی بگیرم
که من مخالفت کردم و مخصوصا پدرم که خیلی مخالف بود
بهش گفتم عکس پسر رو بفرست،اونجا بود فهمیدم نه ما زمین تا اسمون فاصلمونه و نمیدونم چی با خودش فکر کرد که میخواست منو با خواهرزادش اشنا کنه
حالا جزئیات اقا پسر:۳۲ ساله،خونه داشت،درس قاضی یا حقوق میخوند،درامدشم نمیدونم چقدر بود،
قیافش نسبت به سنش خیلی بیشتر میزد
نظرتون