فقط همون روزی که معلم نداشتیم توکلاس من تنها نشستم کسی رونداشتم که باهاش همصحبت بشم بخاطرهمین دلم تنگ بود و دلم میخواست دور وبرم شلوغ باشه.
خلاصه من پیش بقیه همکلاسیام رفتم تا باهاشون شوخی کنم و بخندم.. بعد من گفتم باهاشون حرف بزنم و باهاشون وارد بحث بشم
یهویی اون همکلاسیم اومد دخالت کرد گفت چیه چرتوپرت میگی؟ میزنمت صدای سگ بدی اتفاقا دنبال بهونهام که بزنمت.. دلم گرفت.. خب توازمن متنفری من که کاریت ندارم
موندم چیکارکنم=)