تلاشتو بکن
منم همه مخالف بودن
بگو دوستش دارم میخامش
من جات بودم میدونم چی میکشی
ولی من ساکت نموندم
گفتم میخامش
هیچ خانواده ای از خانواده من سخت گیر تر نبود .
تو زندگیم جلو بابام همچین چیزی نگفته بودم
ب بابام گفتم فقط همینو میخام
جلوی عموم گریه کردم گفتم حاضرم نون خشک بخورم ولی فقط با این ازدواج میکنم
دیگه مجبور شدن رضایت بدن
لازم ب ذکره فامیل نزدیک پدریه شوهرم ولی خانواده هامون با همزیاد خوب نبودن