من و داداشم هردو متاهلیم، علنا و واضح بینمون فرق میزاره ،متوجه میشم اگر من نرم یا زنگ نزنم پیگیرم نمیشه ولی خودش پیگیر پسر و عروسشه، میریم جایی برای بچه های داداشم و خودشون حتما خرید میکنه ،برای منو بچه هام نه
کلا دختر و بخصوص داماد رو مفت خور میبینه که برن خونش ،به ما غذا کم میده که پسرم شاید شب بیاد خونه سربزنه بخوره
جلو فامیل گفت نوه های پسری نوه اصلین من مادربزرگ اصلیم پدری 💨
کلا من از وقتی میرم خونش توقع داره تی و اسکاج از دستم نیفته غر میزنه
دلم پره و شکسته اینهمه فرق گذاشتن میبینم
دوره مجردی هم من گدا بودم داداشم شاه
میگفت پسر قراره نون زن و بچه بده باید بره همچی یاد بگیره تو بشین سرجات هروقت شوهر کردی انجام بده