خواهش میکنم گلم اشکال نداره
ببین اینجوری بود که درحیاط دوتا بود یدونه واسه ما یدونه واسه طبقه پایین
بعد دروکه باز میکردی واردحیاط میشدی بعدش به درب اصلی ساختمون میرسیدی من همیشه اینو قفل میکردم چه شوهرم باشه چه نباشه
دیگه وارد که میشدی به راه پله ها میخوردی میومدی بالا تابرسی به واحد ما اونجا دوباره راه پله ادامه داشت تا پشت بوم که اونم در جدا داشت همیشه قفل بود
اصلا نترس عزیزم اتفاقات بد زیاد میفته ولی اگه مراقب باشی و مثل من سهل انگاری نکنی هیچی نمیشه
هیچوقت کسی حتی اقوام نفهمه کی تنهایی و شوهرت چه موقع کاره خونه هست یانه همیشه وانمود کن شبا شوهرت هستش واگه شب تنها شدی ازساعتی که شوهرت رفت درو کامل قفل کن هرکی هم در زد بازنکن نهایت اشنا واقوام بودن که بهت زنگ میزنن میگن پشت درن
اینارو رعایت کنی هیچی نمیشه توکلت به خدا باشه.
من ازاونجا که جابه جاشدم رفتم یجا ویلایی ازبس ترس افتاده بود به جونم سراون قضیه همسایمون توکوچه سیگار میکشید بوش میومد توخونه دیگه ازترس من نمیدونستم چکار کنم 😁همون شد برام ایینه عبرت