1-یبار از دانشگاه باهام تماس گرفتن گفتن میخوایم ازت تقدیر کنیم به عنوان رتبه سوم ،گفتن فلان روز بیا که جشن گرفتیم،من به دوستم که نفر چهارم هست گفتم بیا باهم بریم ،این برداشت زنگ زد دانشگاه که من فقط یکی دونمره از این خانم کمتر شدم و چرا از من تقدیر نمیکنید ....خلاصه اینقدر جیغ و داد کرد ،از دانشگاه بهم زنگ زدن گفتن خانم پشیمون شدیم ،فقط از نفر اول تقدیر میکنیم 😄
2-مورد دوم ،یه آقایی باهام تماس گرفت برای کار ،گفت شمارتونو از سایت( برای کارمه) برداشتم ،دیدم متراژش به من نمیخوره ،شماره دوستمو دادم گفتم با ایشون تماس بگیرین ،من متراژ پایین امضا نمیکنم و کار به بچه های پایه پایین تر برسه ( از دوستمم اول پرسیدم،بار دوم بود پیش میومد)
بعد دوستم باهام تماس گرفت گفت یعنی چی که همه به تو زنگ میزنن !؟ چرا به من زنگ نمیزنن ؟؟ گفتم نمیدونم ،گفت فردا میرم اداره اونجا میگم که دوستم اصن امتیازت از من پایینتره و خونتون یه مقدار فاصله داره....تو دلم گفتم خواستم کمک کنم کباب شدم ،هیچی امروز زنگ زدم به یه نفر که اسممو چککنه گفت اسمت نیست ... نمیدونم چیشده ،حتی نمیخوام با اطمینان بگم که اون اینکارو کرده ...
ولی من فک میکردم تشکر کنه به جای اینکه بهم بگه یعنی چی همه به تو زنگمیزنن !؟
خیلی تو زندگیم حسادت دیدم این دوتا آخریش هست .