دیروز رفتم خونشون از اول تا آخر فقط از جهازش میگفت همش میگفت مامانم خیلی بهم وسایل داده وسایل داشتم سخته ها دیروز کمرم شکست تا تونستم تمیزشون کنم همش پز میده من تا صد سال دیگه هم وسایل نیاز ندارم انقدر گفت خستم کرد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
منم برا اولین بار رو گاز صفحه شیشه ایم غذا درست کردم بعد برادرشوهر و مادرشوهر و اونجا بودن .یهو گفتم چقدر راحت تمیز کردن این کارا🤣هنوز وقتی یادش می افتم خندم میگیره .