فامیل زنداییمه خواستگارمه اهل ی شهردیگه ست تو تولدپسرداییم منودیدبهم پیام میدادبلاکش کردم ازباشگاه برمیگشتم توکوچه بودباعصبانیت بهم گفت همون بلایی روسرت میارم که سردختریاسوجی آوردن رفیقامم پایَن دختره ...،بابامم گفته به اونادخترنمیدم عصبین
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.