چقدر دنیا خراب شده بیاید تعریف کنم

حالا من رفتم دو جلسه هم خوب جواب داد ترسیدم راستیاتش مرض بگیرم ولش کردم 

من که دیگه در نمیاد مثل قبل فقط روش بلند میشه 

به نظر من بدترم میشه وضع

دقیقا.اینقد میرن تو نخ پول و سر به هوا میشن زندگیشون همه رو هواس .همسایه ما ارایشگره امشب عروسیش بود صبح پاشده بود رفته بود ارایشگاه خواهر شوهرشم گفته بود اگ راس میگی تا الان دختر بودی صبر میکردی خون اونجا بند بیاد بعد میرفتی خخخخخخ،یا اینک بچش ب دنیا اومد سر ۷روز میذاشتش ویش مادر شوهر رفت آرایشگاه،الان بچش اینقد گذاشته اینور اونور اینقد حرفای زشت ناموسی یاد گرفته ک اطرافیان همه مادرشو لعنت میکنن

الکساندرایت بعد اون اومده تماسی و ژلی نیست ،دردشم فک کنم کمتره...طول موجشون فرق داره 

هر چی ما بگیم بی‌فایده اس ی عده رختخواباشون رو همونجا ها انداختن آرایشگاه، سالن زیبایی بدرد نخور و......... 

مامان من ۵۰سالشه بمیرم براش بهش میگم مامان جلو شوهرم اشکال نداره روسری نپوشی میگ وای مامان من روم نمیشه 

محلمون بالاشهر محسوب میشه و باشگاه نزدیک به محل زندگیم دخترایی که اونجا میان همه خوشتیپ و عملی اما رفتارشون ناهنجار متاسفانه

من در طول زندگیم هیچ موقع همرنگ جماعت نشدم اما خب دیدن ی سری چیزا باعث آزار میشه

بله عزیزم 

اتفاقا من رفتم فقط مانیکور کردم خب با همون وسیله که پوست دور ناخون رو میگیرن بعضی وقتا زخم میشه خون میاد اگه نفر قبلی آلوده بودن باشه و خون اومده باشه که خیلی وقتا میاد، اگه ضدعفونی نشده باشه منتقل میشه

یکی از فامیلامون ناخنکار میگه هر وقت کادر خود سالن کاشت میکردن وسایلمو میجوشوندم از ترسم 😯

خدا رو شکر که توی روستامون میرم آرایشگاه و از این خبرا نیست که بقیه گفتن 😂😂😂

یعنی چون همه همو میشناسن کسی نمیاد از دوست پسرش بگه و با دوست پسرش بیاد و ......

حالا غیبتو ک همه دارن ولی باز خوبه انقد انرژی منفی نداره ک بقیه گفتن

ولی در کل  دقت کردین ۹۸درصدشون شارلاتانن،دلی خیاطها بیچاره ن اکثر شوهرشون تبل کار نکن معتادن ولی اینا واس حفظ زندگی و ابرو زندگیشون پیش میبرن،در عوض ارایشگرها دنبال کوچکترین آتو از شوهرن تا سریع طلاق بگیرن

من چندین ساله آرایشگاه نرفتم .باورت میشه بخواطر اینکه کلا صورتم بعدش جوش میزدچون وسایلاش بهداشتی نیود .یا اینکه من تحمل ندارم  تو نوبت وایسم. خیلیم صحبت میکنن و....پ

چرا فکر می‌کنی ایدز گرفتی

منم با زن داداشم رفته بودم خانمه مطلقه بود دوست پسرش بهش زنگ زد بعد زنه زود قط کرد ب دوست خودش گف فلانی زنگ زده میگ شیو کن بریم خونه امروز منم اصلا باش نمیرم چرا خرجم نمیکنه بگ بیا بریم رستوران

شب با اون یکی میرم دوس پسر دومیشو میگف

برگام ریخت حالم بهم خورد ازشون