روی صحبتم امشب با کسانی هست که دقیقا مثل خودم هستن و در نتیجه حال الان منو با سلول سلول بدنشون درک میکنن، من یه خانم فوق احساسی و رمانتیک هستم که 41 سال سن دارم و دوتا بچه که سنتی ازدواج کردم تو سن پایین و اون موقع درکی از ازدواج نداشتم و متاسفانه بعدا فهمیدم که چه اشتباهی کردم 😟 ولی متاسفانه قابل جبران نبود با وجود دوتا بچه، خیلی هم تلاش کردم همسرم یه ذره احساسات به خرج بده تو رابطه مون ولی وقتی فهمیدم به همکارش علاقه مند شده فهمیدم اونم انگار از انتخابش که من باشم پشیمونه ولی میدونید مردها از نظر عرف و مخصوصا شرع براشون مشکلی نیست اگر در کنار همسرشون با کسی دیگه یا حتی کسانی دیگه باشن ولی من به خاطر اعتقاداتم محکومم به یه عمر تنهایی و حسرت 🥺 تا الانم همیشه سعی کردم گول وسوسه های شیطون رو نخورم و سراغ کسی دیگه نرفتم و با وجود اینکه نسبت به سنم خیلی جوون تر هستم حداقل 15 سال کوچیکتر بهنظر میام و از نظر زیبایی و جذابیت هم در حدی هستم که نظر خیلی از آقایون رو جلب میکنه و خیلی خیلی پیشنهاد دارم ولی هیچ وقت شکر خدا خیانت نکردم و در واقع با خدا معامله کردم، و الانم هدفم از زدن این تاپیک درد و دل هست و اینکه ببینم آیا هستن زنهایی مثل من و اینکه چطور این حس نیاز به وجود یه همدم صمیمی رو تو خودتون خاموش کردید یا چه کار کردید که تونستید دوام بیارید؟ لطططفا لطططفا برای تمسخر و مسخره بازی یا نصیحت تشریف میارید تو تاپیک که بلافاصله قفلش میکنم.
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
چرا کلی استرس دعوا کشمکش زیاددددددددولی دیگه بچه دار شدم و مشغول و همچنان کلاس قرآن میرمشنود صوتیشم ...
نمیخوام قضاوت تون کنم، چون خیییلی سخته آدم به روی خودش نیاره ولی شما که انقدرقوی بودی که تونستی با خودت کنار بیای و بی خیال همسرت بشی بهتر نبود اصلا از آدل به روش نمیآورد که روش باز نشه و حرمت ها نشکنه؟
بچه هات اگر بزرگن، ببر پیش خودت. با شوهرت توافق کن شما با هم بمونید تو خونه، اون جدا شه بره جای دیگه ...
بچه هام وابسته پدرشون هستن، اتفاقا جدا شدم دوسال 9دا بودم بعد دوباره برگشتم بچه هام حالشون خیلی بد بود پسرم داشت ترک تحصیل میکرد ولی الان که برگشتم حالشون خییییلی خیییلی خوب شده، بعد هم من جدا بشم اگر قرار باشه بچه ها رو پیش خودم نگه دارم که نمیتونم این انتخاب اشتباهم رو برای ازدواج جبران کنم و با یه آدمی مثل خودم ازدواج کنم، با دوتا بچه چطوری ازدواج کنم؟
نمیشه عزیزم ☺️ بعد 18 ساااال آزگاااار، مسلما تلاشهایی کردم خیلی هم کردم، ولی خوب دست خودش نیست ذاتا نیست اون آدم برونگرایی که باید باشه، نمیگم آدم بدیِ، آدم خوبیه خداییش ولی درون گرا هست و سلایقمون مثل هم نیست متاسفانه. کاش آدما با مثل خودشون ازدواج میکردن با کسی که حال دلشون رو خوب کنه و بفهمدشون